کــــ افــــ ه ۴۰چــ ــراغــ ــ

اینجا چراغی روشنه...

کــــ افــــ ه ۴۰چــ ــراغــ ــ

اینجا چراغی روشنه...

آقای اسرائیل، لطفن حمله کن!!!

درود

هه... روزی با یکی از دوستان بحث میکردم در مورد تفکرات خطرناک و مهلکی که در جامعه ریشه دوانیده اند. تفکرات افراطیون. تفکری که 29 سال پیش با "راه قدس از کربلا می‌گذرد" شروع شد و باعث شد 8 سال در منجلابی فرو برویم که جز کشته شدن شمار بسیاری و تخریب و عقب ماندگی هیچ چیز به دنبال نداشت. همان تفکر باعث شد در ادامه قتل های زنجیره‌ای و حوادث خونبار کوی دانشگاه و دستگیری‌ها و زندانیان سیاسی و غیره را به دنبال بیافریند. حد تعادل را نگه داشتن در هرچیزی خوب است. اما این‌ها افراط میکنند و ضررش را دیگران می‌پردازند. اینها در سایه نشسته‌اند و دیگران را تشویق می‌کنند به حمام آفتاب! خیال می‌کنید اگر جنگ شد، اگر به ایران حمله شد، یکی از این افراطیون و پر‌مدعا ها کاری می‌کنند؟! والله که همین‌ها در هزار پستو و سوراخ خودرا پنهان می‌کنند که مبادا خطی به صورتشان بی‌افتد. اصلن بگذار اسرائیل حمله بکند. من هم همراه با این فدایی رهبر هم‌نوا می‌شوم و می‌گویم اسرائیل حمله کند. تا ببینیم چه کسی، چه میکند. من که می‌دانم آخرش زمستان می‌رود و رو سیاهی به زغال می‌ماند...

در وبگردی‌های جمعه‌ام به مطلبی در وبلاگی از ذوب در ولایتان برخوردم که جالب بود. دعوت میکنم همراه با نقد و بررسیش بخوانیدش:


آقای اسرائیل ! در خبرها شنیدم که می خواهی به ما حمله کنی . تصمیم خوبی گرفته ای . می خواهی با این کارت به همه نشان دهی که هیچ ما را نمی شناسی . درست است تو ما را نمی شناسی اما اجداد ما را خوب می شناسی . بچه های خیبر را می گویم ، بدر را ، خندق و فتح المبین را می گویم ، والفجر 8 و کربلای 5 را می گویم . آری ما بچه های همان هاییم . الآن هم دلمان برای کلاشینکف تنگ شده است . برای سنگرهای خاکی . دلمان برای سربندهای یازهرا و لبخندهای بی ریا خیلی تنگ شده و سرمان هم حال و هوای نیزه سواری کرده است !


به یاد دیالوگی از شهره لرستانی در اخراجی ها: آهااای... اخوی... ال آقا... ماذا هاذا... هوووی!!! آخه اخوی؛ تو که 20 سالت بیشتر نیس، این سربند و لبخند بی‌ریا و خاکریز رو کوجا دیدی که دلت واسشون تنگ شده؟ها؟! در ضمن... عزیزم اون کلاشنیکفه؛ نه کلاشینکف! اینا فرق فوکوله!! درضمن 2... فکر کردی اسرائیل از اونجا لشکر بر‌میداره میاره اینجا، مثلن پشت مرز ترکیه و تو هم این‌ور با هم‌قطارهات توی آذربایجان شروع می‌کنید سنگر ساختن و سنگر کمین زدن و چه می‌دونم نصف شب بلند شدن کفش‌های ملت رو واکس زدن و نماز شب خوندن؟! نه خیر اخوی... انگار فیلم جنگی زیاد دیدی! اینا مال تو فیلم‌هاست. اسرائیل بخواد حمله کنه از همون‌جا یه موشک می‌فرسته و مثلن نیروگاه بوشهر رو می‌زنه. خُـل‌وضع که نیست پاشه بیاد اینجا واسه دله تو که تنگ شده برای سنگر ِ خاکی و سربند، جنگ تن به تن و خاکریزی راه بندازه! جنگ امروز جنگ از پشته!!؟ هه... کلیپش رو که دیدی؟

حمله کن ! اصلا همین امروز حمله کن . فقط یادت باشد که اینجا همه فرزندان سید علی خامنه ای هستیم . ما با او تا آخرین گلبول قرمز خونمان عهد بسته ایم ! خون ، کمترین چیزی است که فدایش می کنیم .
آها! من اسم بابام سید علی بود یادم رفته بود؟؟ به جون تو اگه می‌دونستم! دمت گرم یاد آوری کردی! اخوی میشه چندتا از اون چیز مهم‌هایی که داری و می‌تونی فدای بابات(سیدعلی) کنی رو واسم رو کنی؟ راستی... روی گلبول قرمز خونت فقط عهد بستی یا گلبول سفیدها هم هستن؟

سید علی لب تر کند ، شکمت سفره است . نگاه کند پرچمت زیر پاهاست . اشاره کند تلاویو ویران است . فرمان بدهد ، 7 میلیون یهودی را دوباره آواره می کنیم .
اووووه اووووه... یکی بگیره اینو... الان میزنه اسرائیل رو از صفحه ی روزگار محو میکنه!! بابا کوتاه بیا...

حمله کن ولی بدان که قدس مال ماست . چند وقتی است بچه ها حال و هوای نماز خواندن در بیت المقدس در سرشان است . اصلاً ما دوست داریم به مناطق جنگی راهیان نورمان فلسطین را هم اضافه کنیم !خب این‌که نشد اخوی! هرکی هوای هر کجا زد بسرش جنگ راه بندازه واسش! خب منم الان هوای جزایر قناری زده به سرم! البته الان که فکرشو می‌کنم میبینم هاوایی هم بد نیست. جون من تو که دست به لشکر کشیت خوبه، یه لشکر راه بنداز بریم هاوایی... تابستونه... می‌چسبه‌هاااا... کنار ساحل... حموم آفتاب... دختر پسر ها... ای جااااااان...

حمله کن ! اما فراموش نکن که ما نواده گان سلمان فارسی هستیم . همان یار اهل بیت پیامبر که از آنان هم شد. ما مقتدایمان حسین است .


چندوقت پیش بود که جناب رحیمی مشایی فرموده بودن که ما نوادگان رستم و سهراب و کوروشیم... من گه‍‌‌گیجه گرفتم! یکی به من بگه ما نواده‌ی کی هستیم آخرش؟!!

راستی حسین را که می شناسی ؟ پسر علی را می گویم . علی ! همان که درِ قلعه ی خیبر شما را با یک دست از جا کند . حسین پسر آن علی است . حسین همان است که وقتی در برابر ده ها هزار نفر یزیدی ایستاد ، لحظه ای ترس به دلش راه نداد . و تا آخرین گلبول قرمز خونش در راه دین خدا ایستادگی کرد . حسین آن روز 72 نفر همراهش بودند که مثل خودش ، و البته قبل از خودش ، جانشان را فدای حسین کردند ، ما الآن در ایران 70 میلیون فدایی حسین داریم ، که به هیچ وجه منتظر نیستند سید علی فرمان دهد همان اشاره اش برای نابودی تو کفایت می کند.

 

گه خوردی! کی؟ من؟ منتظر فرمان عظمام؟ غلط کرده!

9 دی را که فراموش نکرده ای . ساندیس و نی ساندیس را هم که می دانی چیست ! ساندیس مال ماست و وظیفه نی اش فر روفتن در چشم تو .


والا ما تا الان ساندیس که بهمون میدادن نی ساندیس رو می‌کردیم تو کــ.ـون ساندیسه و می‌خوردیمش! نمی‌دونستم ساندیس که بهت میدن باید نی‌اش رو بکنی تو چشم یکی دیگه! والا بخدا!!!
راستی... دیدی خودت اعتراف کردی که از اون ساندیس بگیر های 9دی بودی!! ای شیطون :دی
:.

نظرات 78 + ارسال نظر
مژده پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 01:40 http://shahnematollahi.mihanblog.com

من اهل این باز ها نیستما.... اما اول
اینم جون تو وب گپ در خواست داده بودین

فرزاد : سلام
دم شوما گرم... مرسی

بی حیا پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 01:40

فرزاد : سلام
چته ذوق مرگ شدی؟

غزل پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 01:41

به به اول نشدم چه عالی!

فرزاد : سلام
هه... چرا؟ واقعن چرا؟

بی حیا پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 01:43

هییییییییییییییییی من فکر کردم اول شدم!!ایشش!!

فرزاد : سلام
فکر نکن بخار میشی!

غزل پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 01:44

از اونجایی که حالم از سیاست بهم میخوره نظری درمورد این پست ندارم.

فرزاد : سلام
داره جنگ میشه! فرزاد کافه چی میخواد بره کشته بشه... نظری نداری؟

مژده پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 01:44 http://shahnematollahi.mihanblog.com

ولی مطلبی که نوشتی رو دوست نداشتم. از تمسخر عقاید و علایق دیگرون بدم میاد...

فرزاد : سلام
عزیزم ایشون علایقشون رو به بنده و امثالهم هم نسبت داده بودن. از طرف خودشون حرف نزده بودن. از طرف 70 میلیون وکیل وصی شده بودن. اینو که درک میکنید؟ اون جای من حرف زده درسته؟ اون از 70 میلیون گفته درسته؟

یکی مثل من پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 01:44 http://hassankachal2.blogfa.com

باریک ..
بزن اون کف قشنگه رو به افتخار این بچه اوبی که انقدر خوب نوشت این پستش رو !!!
ولشون کن بابا .. بزار تو گوه خودشون بلولن .. هر چی بیشتر گیر بدی .. اونا بیشتر حار میشن .. اعصاب خودتم بیشتر خورد میشه .. دایورت کن برادر من .. دایورت !..

فرزاد : سلام
ای حسن کچل.. هی... تنها تو میفهمی من چی میگم... هیچکی منو درک نکرد... هیچکی... بیا یه نیم چرخ بزن ببینم

مجید پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 01:45 http://www.nazpatogh.net/

سلام دوست عزیز وب سایت جالبی داری
خوشحال می شم به من سر بزنی

راستی با تبادل لینک موافقی؟


اگر موافقی منو با اسم


[-_-] ناز پاتوق [-_-]


(رنک وب ما در حال حاضر 2 می باشد و آمار ورودی گوگل ما خوب می باشد)
لینک کنید خبرم کنید تا منم شما رو لینک کنم

فرزاد : سلام
با حسن کچل می افتیم دنبالت حالت رو میگیریم هاااااا

غزل پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 01:46

واسه این که اول شدن دیگه خیلی خز شده پسرم!

فرزاد : سلام
نشده... اینجا اول شدن سعادت میخواد :))

حوری پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 01:50 http://afkarepichdarpich.persianblog.ir

بیخود و بی جهت اول

فرزاد : سلام
هه... کی؟ کجا؟ اول؟ از این جا به بعد شوما اوووول محسوب میشی!

غزل پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 01:53

جون من میخوای کشته بشی؟...خوب من لباس نخریدم که!!!...مهمونا رو هم که دعوت نکردم....وااااااااای وقت آرایشگاه هم نگرفتم....به سازمان بنیاد شهیدم که زنگ نزدم از حاج آقا ها دعوت بکنم واسه مراسمت...خدا بگم خفه ات کنه...الان باید بگی داری میمیری؟...من کی به کارام برسم آخه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

فرزاد : سلام
زود باش... زود... بدو... بدو که صبح نشده اسرائیل بمبو زده و من از دیار فانی به دیار باقی رفتم...
:.
آرایشگاه؟ لباس؟!

غزل پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 01:58

خوب پس تا صبح یه کمک به این مادرت بکن...میخوای حلوا ها رو تو درست کن!!!...روشم میخوای پودر نارگیل بریزم؟؟؟

فرزاد : سلام
شوخی نکن... من بلد نیستم! خودت یه کاریش بکن!

غزل پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 02:01

خوب منم مادر بلد نیستم...حالا اشکال نداره...حد اقل برو دسته گل سفارش بده...! خیلی هم نمیخواد بزرگ باشه ها پول نداریم...حالا زنده بودی خیلی به دردم خوردی که واسه مراسم تدفینت بخوام خرج کنم!...وااااااااااااااااااااالا!

فرزاد : سلام
نمیخواد زیاد شلوغش کنی! واسه شهید جماعت که این کارها رو نمیکنن!

غزل پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 02:08

آخ دیدی چه جوری جوونمو از دست دادم...مردم بی پسر شدم...واااااااااااای فرزاد چرا رفتی و مادرتو تنها گذاشتی...تازه میخواستم واست پاچه هامو نه ببخشید آستینامو بالا بزنم...میخواستم نوه هامو ببینم...چرا تو حالا منو تنها گذاشتی؟...اون داداشت بس نبود؟...میگن خاک جبهه گیراست...جوونمو ازم گرفتن...بمیرم برات مادر!!!!
(آیکون غزل ناله!)

فرزاد : سلام
ننه ام راس میگه... بچه خوبی بود... طفلک تازه میخواست سال دوم دانشگاه رو بگذرونه... حیف شد... حیف... ناکام مرد...
الفاتحه مع صلواااااااااااااااااااات...

غزل پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 02:22

طفلک تازه میخواست سال دوم دانشگاه رو بگذرونه که دید مغزش کشش نداره ول کرد رفت جنگ!!!

فرزاد : سلام
کش نداشت؟ مگه شلواره که کش داشته باشه؟!

غزل پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 02:32

هه هه هه با نمک!!!! نذار یه چیزی بهت بگم این شب جمعه ای تنت تو گور بلرزه هااااا!

فرزاد : سلام
راستی ننه... دیدی چیشد؟ جدی جدی شب جمعه بچه ات مرد... واقعن ناکام مرد... شب جمعه.... هی ... هی...

غزل پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 02:37

بهتر...!

فرزاد : سلام
هی ننه... هی...

جوجه دکی پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 02:42

این دو تا تیکه از همه قشنگتر بود:
راستی حسین را که می شناسی ؟ پسر علی را می گویم . علی ! همان که درِ قلعه ی خیبر شما را با یک دست از جا کند . حسین پسر آن علی است . حسین همان است که وقتی در برابر ده ها هزار نفر یزیدی ایستاد ، لحظه ای ترس به دلش راه نداد . و تا آخرین گلبول قرمز خونش در راه دین خدا ایستادگی کرد . حسین آن روز 72 نفر همراهش بودند که مثل خودش ، و البته قبل از خودش ، جانشان را فدای حسین کردند ، ما الآن در ایران 70 میلیون فدایی حسین داریم ، که به هیچ وجه منتظر نیستند سید علی فرمان دهد همان اشاره اش برای نابودی تو کفایت می کند.


گه خوردی! کی؟ من؟ منتظر فرمان عظمام؟ غلط کرده!

9 دی را که فراموش نکرده ای . ساندیس و نی ساندیس را هم که می دانی چیست ! ساندیس مال ماست و وظیفه نی اش فر روفتن در چشم تو .

والا ما تا الان ساندیس که بهمون میدادن نی ساندیس رو می‌کردیم تو کــ.ـون ساندیسه و می‌خوردیمش! نمی‌دونستم ساندیس که بهت میدن باید نی‌اش رو بکنی تو چشم یکی دیگه! والا بخدا!!!
راستی... دیدی خودت اعتراف کردی که از اون ساندیس بگیر های 9دی بودی!! ای شیطون :دی

فرزاد : سلام
چاکریم. من متعلق به همه ام... من متعلق به جامعه ام

kiarash پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 02:57 http://kianevesht.persianblog.ir

آقا ما با سِرچ ساندیس رسیدیم اینجا الان شوووما ساندیس میدی یا نه ؟؟؟ :دی

فرزاد : سلام
تو هم از اون ساندیس بخور ها بودی هاااا؟؟؟!! اعتراف کن؟؟!
:.
9 دی میدادیم... تموم شد... بذار اسرائیل حمله کنه دوباره ساندیس میدیم. آبلیمو هم میدیم.

غزل پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 03:02

ننه و biiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiib

فرزاد : سلام
وات د بییییییییییییب؟

غزل پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 03:08

فحش خواباور....تا حالا شنیدی؟...

فرزاد : سلام
نه! یه چندتاشو خصوصی برام بفرست تا یاد بگیرم. سانسور هم نکن. راحت باش

غزل پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 03:15 http://w

بااااااااااااااااااااااااااااشه!!!....فقط الان نه بذار یه وقت که اساسی دعوامون شد یه چند تا از اون گردن کلفتاشو میدیم خدمتتون!!!

فرزاد : سلام
خب الان بگو یوخده بخندیم.

بی حیا پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 03:18 http://bi-haya.persianblog.ir/

سیاسی !!
سید علی !!
نه!! نظری ندارم !!

فرزاد : سلام
سید علی!! نظر؟ بی حیا!! نداری؟

غزل پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 03:23

ای فرزاد biiiiiiib bib biiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiib bib bib bib

فرزاد : سلام
بیب بیب بیب بیب... برید کنار ماشین عروس اومد... بیب بیب بیبب

غ پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 03:38

فرزاد : سلام
ها؟ اینا کدومشون با من کار دارن؟

غزل پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 03:39

ایشلا اینارو دیدی سرت گیجه بری بعش بترکی!!!

فرزاد : سلام
من الان ترکیدم. بدنم داغه هنوز نفهمیدم.

غزل پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 03:40

چقدر جمله بالام غلط املایی نداشت!!!

فرزاد : سلام
من برم واسه سحری دیگه... با اجازه!

غزل پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 03:43

ما نیز هم!

فرزاد : سلام
:)

بی حیا پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 04:16

این کامنت صرفا" به علت فهمیدن ساعت است و بس!!

فرزاد : سلام
یعنی تو با این مرفه بودنت، یه ساعت تو خونتون نداری؟

مونا پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 04:47 http://raghse-mah.blogfa.com

ما که کلا دور اول شدن را خط کشیدیم!!!

در ضمن چرا نظر نمیدی شوما؟؟؟؟

فرزاد : سلام
من که بهت گفتم از ساعت 12 تا 2 امشب آپ میکنم. خودت دقت نکردی. حالا واسه آپ بعدی توی این شات باکس وبلاگم مینویسم ساعت آپ رو بیا اول بشو!

Ghazal پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 05:19 http://more-smoke.blogfa.com

خو الان لینکت میکنم قربونت برم عصبی نشو...
آقای اسرائیل لطفاً بحمله،من برم پناهنده شم!
آخجون زودتر..!

فرزاد : سلام
زمان جنگ که پناهندگی درست و درمون گیر نمیاد. یعنی نمیتونی از مملکت خارج بشی!

بی حیا پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 05:47

چرا!! ولی من در اتاقم ندارم!! حاضر هم نیستم از جایم بلند شوم!! به هیچ وجه!!

فرزاد : سلام
رایانه ات ساعت نداره؟

سپیده پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 09:04 http://javedanegi.blogsky.com

کافه چی باز دلت هوای خونه تکونی و اسباب کشی کرده هاااا....

دور از جون تو بلانسبت... اون یه گهی خورد... تو دستی دستی خودت رو به فلان جا نفرست! باز از فرداس که بگن این کافه چی اساسا با یهودی اس...

هم ما تورو میشناسی هم تو ما رو و هم همه ما اونارو ( اوه چی گفتم) حالا اونا یه ک-- شعری می گن! تو خودشو ناراحت نکن!

فرزاد : سلام
من از دست اینا کلن اعصاب معصاب هوچی ندارم...

نازگل پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 09:05 http://kooche2.blogfa.com

آقا جای شما خالی بودااا پارک ملت .
پسر بیکاری دستور حمله میدی ؟!

اما خب واقعا تفکر افراطی همیشه مهلک جامعه است .

فرزاد : سلام
ارادت داریم... دوستان به جای ما...
:.
خب اعصاب معصاب نمیذارن واسه آدم این چهارتا جوجه بسیجی ها!!
:.
راستی... نمیدونم چرا نظرات وبلاگ شوما واسه من بالا نمیاد. هرکاری میکنم دو روزه اینطوری شده... :((

لیدی ماک پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 10:00 http://ladymuck.blogfa.com

ااقای کافه چی من کم کم دارم به مهارتهای شما ایمان می ارم. کافه چی که هستید ... روحانی که هستید ورزشکارم که هستید و سه امتیاز از ما گرفتید !!!

فرزاد : سلام
تازه کجاشو دیدی! خل‌وضع و فاقد اعصاب معصاب هم هستم!
در ضمن... باغبون هم هستم! این یکی دیگه اصلی ترین وظیفه منه!

ویدا پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 10:03 http://vvida.blogfa.com

من نمیخوام بمیرم

فرزاد : سلام
تو میمیری اما اونوقت بچه ات همینطوری میره دانشگاه... خودنواده ات خیلی چیز میز گیرشون میاد... بده؟

لیدی ماک پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 10:03 http://ladymuck.blogfa.com

درضمن ان کسی که هزینه می دهد برای حرفهای اینها ما هستیم. می دانستید اگر خدایی نکرده یکی از ماها سرطان بگیرد مرگش حتمیست ؟
چون داروهای خاصی که مخصوص این بیماری ها بود به خاطر تحریم دیگر به ایران نمی اید و تنها شما از طریق بازار سیاه که ان هم دست ....... می توانید این داروها را با قیمت گرانی بخرید !‌
اگر پول داشتیم
که هیچ اگر نداشتیم باید بمیریم !‌

فرزاد : سلام
دقیقن... بعد میان و میگن تحریم ها بی اثره... من موندم آخه اثر دیگه به چی میگن... از این بالاتر که دارو نداریم... سوخت نداریم... مواد غذایی اولیه رو حق نداریم وارد کنیم...
:.
خدا کنه سرطان بیوفته تو جونشون...

سایه پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 10:06

الان اینجا تو مرا روشن کن موافق بودی که جوونا برن بجنگند یا نه؟

فرزاد : سلام
موضوع موافقت من نیست. موضوع حماقت یه عده مغز فندقیه که بخاطر اینکه تو فیلمها تفنگ و سنگر و سربند و پوتین دیده، دلش از این ها میخواد و بخاطر دل بخواه خودش دوست داره جنگ بشه... موضوع بی فکریه... اینه که حالیش نمیشه که اگه جنگ بشه مهم اون مادرهایی هستن که داغدار میشن... مهم عقب موندگیه مملکته... مهم جوونهایی هستن که پر پر میشن... این یارو که این چیزها حالیش نیست. سید علی سید علی میکنه و دلش میخواد خاکریز داشته باشه... احمق بودن تا این حد؟

لیدی ماک پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 10:06 http://ladymuck.blogfa.com

و حرف آخر اینکه به خودتان اینقدر حرص ندهید. یا با سید علی عستید. یا نیستید. اگر نیستید باید از اینجا بروید. و ان اسرائیل هم خیلی راحت به ما حمله می کند و اب از اب تکان نمی خورد !‌
همین اقای ۲۰ ساله خیال می کند ما با تکنولوژی ای که ۱۰۰ سال از انها عقب تر است می توانیم با چهار تا تفنگ و آر پی جی یک ارتش پیشرفته را منهدم کنیم !‌اتفاقا من خیلی دوست دارم حمله کنند. اول از همه می روم با این سربازها عکس یادگاری میگیرم و از ورودشون تشکر می کنم

فرزاد : سلام
احمقه دیگه... یه نگاه به وضع افغانستان و عراق نمیندازه. اومده و میگه ایران مثل افغانستان و عراق نیست. و اسرائیل رو نابود میکنه! اصلن گیریم که حرفش درست... اول اسرائیل میزنه یا ایران؟! اسرائیل! خب وقتی اون حمله کرد، هیچ مادری داغدار نمیشه؟ هیچ بچه ای بی پدر نمیشه؟ هیچ زنی بی شوهر نمیشه؟ جواب اینا رو کی میخواد بده؟ سید علی !؟

بهاره پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 10:23 http://www.pashe-koori.blogsky.com

اگه بمب اومد و موشک بریم تو پناهگاه...
اگه هم کشته شدیم به ک.. آقا

فرزاد : سلام
آخه الان پناهگاهی هست؟
مورد دومی رو قبول دارم.

مینو پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 10:29 http://yousefabad.blogfa.com

واقعا اونایی که این تفکرات رو دارن واسشون متاسفم.
با هر جنگ هر مملکتی حداقل نیم قرن عقب میمونن!

فرزاد : سلام
درد منم همینه... حماقت اینها بی حد و اندازه است... نمیفهمن... فقط با دید محدود و ناقص خودشون دنیا رو زیر نظر دارن... احمقن... احمق

حواترین پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 10:42 http://maryam-106.blogfa.com

فقط من دلم می خواد اگر جنگی تو این مملکت شد آدرس اون سوراخ موشی که این جوجو های توهم زده توش قایم میشن رو ازالان پیدا کنم درشو گل بگیرم !
بگو آخه فسقل تو اگر بری پشت خاکریز که مامانت باید بیاد پوشکت کنه تا خودتو خیس نکنی حالا برای ما خاکریز خاکریز می کنه !
بگو تو صدای موشک شنیدی ؟ بگو تو دربه دری کشیدی ؟ بگو تو خونه خراب شده همسایه ات رو دیدی ؟ بگو تو بدن بی سر پسر همسایه ات رو دیدی ؟ بگو تو اصلا می فهمی جنگ یعنی چی ؟ تو مین دیدی ؟ موشک دیدی ؟ چی دیدی ؟ اما من دیدم ! بچه بی پدر دیدم موشک دیدم مدرسه نرفتن دیدم ترس بچه گی دیدم !
اونکه مال سی سال پیش بود این بود حالا دیگه به یوم تکنولوژی یه دونه می زنن پودر بشی !
فرزاد جان ببخش که جوش آوردم اخه حرف جنگ که میشه مخصوصا اگر یکی جنگ طلبی کنه دیگه نمی فهمم چی دارم میگم !
حرف زیاده اما اینجا نمیشه گفت ...

فرزاد : سلام
ممنون از حرفهاتون. من که جنگو تجربه نکرده بودم اما احتیاج داشتم یه نفر بیاد و از جنگ بنویسه که تجربه کرده. واقعن ممنون.
:.
همیشه حماقت این جور افراده که باعث عقب موندگی مملکت ما شده...

امین پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 11:08 http://doreakhar.blogfa.com

سلام کن؟!!!
علیک
خیلی خوب نوشته بودی ولی به آخرش که میرسید شل میشد !!!
چه گه بت بینم مه نه بهبهونه؟؟؟
جوابم بده ها
بابا بیا وبلاگ ما یه نگاه بنداز نمیخواد نظر بدی

فرزاد : سلام
من شرمنده ات هستم. به دلیل مشکلاتی که واسه وب قبلیم پیش اومد ترجیح میدم سکرت بمونم. .وبت که اومدم. نظر نذاشتم؟!!

دختری با ذهن مغشوش پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 11:22 http://begoo-hi.blogfa.com

آقای اسرائیل لطفن سر اولین فرصت حمله کرده
تا حداقل به مردم ساده لوح ما ثابت کنید که این پرمدعا ها هیچ غلطی نمیکنند
اجرت آگاه کردنت هم با خدا

فرزاد : سلام
ای ول... خوشم اومد شوما گرفتی چی میگم...

اکیوسان پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 11:40 http://www.3donge.blogfa.com

چرا اسرائیل رو رو سر بوشهریا خراب میکنی؟
دفه قبلی هم هرچی بود تو جنوب بود خوب از تهرانیا مایه بذار دهه
ما که خانوم و با وقـــــــــــــــــــار عمرا دخالت کنیم تو کشت و کشتار.
این آقاهه چیه فامیلش تو دفتر رئیس جمهوره ؟یه کلام گفت مکتب مکتب ایرانه نه مکتب اسلام آخوندا دارن همچنان جرش میدن.
به قول شما هم میمونن عقب که النگوشون نشکنه و مردم رو با حرفاشون خر میکنن.
خر جد و آبادشونه.

فرزاد : سلام
گفته بودی باهوشی... الان من تصدیق میکنم.
مشایی دو کلام گفته بود مکتب ایران، خودشونو جر دادن که نخیر... مکتب اسلام. خب مکتب اسلامتون همین جنگ طلبی و خشونت طلبیتونه دیگه...
:.
والا ما بدبخت ها که همیشه باید بخوریم... اگه جنگ بشه که نمیان بیت رهبری رو بزنن... همین خوزستان و بوشر و اطراف رو میزنن...

دافی نگار پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 11:41 http://www.dufinegar.blogfa.com

بی خیال فرزاد با این مطلبی که توی ادامه مطلب گذاشته بودی.... این دیگه چی بود؟ از کجا پیداش کردی

فرزاد : سلام
توی وب گردی های جمعه هام... توی یکی از این سایت های ذوب در ولایت نوشته شده بود... زیرش هم نوشته بود بسیجی فدایی 20 ساله رهبر

اکیوسان پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 12:03

هی تو تحریکشون میکنی آخرشم میان همین بوشهر خراب شده رو میزنن و تا بخوان برسن تهران سلاحشون تموم شده.
من هنوز آرزو دارم.

فرزاد : سلام
مگه شوما هم بوشهری؟! این سایه هم بوشهریه!

سایه پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 12:59

آفرین!من فک کردم تو میخوای اسرائیل حمله کنه! منم موافقم جنگ نشه حالا علاوه بر کشته شدن یه عده جوون و داغدار شدن ِ مادراشون اوضاع ِ مشور میریزه به هم من گشنه میمونم!گشنگی فقر بی سوادی همه یانا اثارت جنگه!من با جنگ موافق نیستم شاید بتونن اخوندا رو بیرون کنن ولی دوباره یه عده ی دیگه میان بدتر از اونا حکومت میگیرن دستشون!اینجا فقط ما مردم ضرر می کنیم! من موافق جنگ ایران و عراق نیستم!و ایران خیلی اشتباه کرد که 8 سال بی خودی کشش داد !ولی اگه اون موقع بودم واسه دفاع از کشورم توی همون چهارسال اول میرفتم جنگ میکردم البته اگه رام میدادنا!چهار سال بعدشم به ما ربطی ندشات خمینی خودش بی خودی کشش داد !

دختر ایرونی پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 13:53 http://iranian-girl22.blogfa.com/

تو که گفتی دیگه از این حرفا اینجا نمیزنی!

فرزاد : سلام
نمیذارن که ساکت بشینم!

دختر ایرونی پنج‌شنبه 21 مرداد 1389 ساعت 13:57

راستی این کلاشنیکف یعنی چی؟

فرزاد : سلام
اسم یه اسلحه است. بدبختی این جاست که این جوجه بسیجی با تمام ادعاش حتی اسم این اسلحه رو هم درست نمیدونه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد