کــــ افــــ ه ۴۰چــ ــراغــ ــ

اینجا چراغی روشنه...

کــــ افــــ ه ۴۰چــ ــراغــ ــ

اینجا چراغی روشنه...

دلخوشی پاییزی!

درود

دیگر داشت تاب و توانم از دست میرفت. مدت ها بود دلم پاییز میخواست. شنیدن صدای خش خش برگها و پیچیدن بوی باران در هوا و حال و هوای پاییزی...

البته هنوز باران نزده... فقط هوا ابریست و بوی باران پیشاپیش می آید. خدا کند زود تر این باران بیاید بلکه این دلتنگی هایم تمام شود... دلم می‌خواهد بروم زیر باران و یک دل سیر گریه کنم...


پ.ن:

1/ هفته‌ی اول رفتن ب خوابگاه یعنی دردسر جابجایی وسائل و خرید لوازم مورد نیاز و پر بودن وقت و غیره... فکر کنم اینها کفایت کنند برای 1 هفته غیبت من! البته دوستان گفتند از کافی نت استفاده می‌کردی! عارضم به حضورتان که خوابگاه ما در دانشکده و دانشکده در 15 کیلومتری شهر می‌باشد. طبق اطلاعات سابق من، 15 کیلومتری هیچ شهری، کافی نت نمی‌زنند وسط کوه و کوهسار!!!

2/ زلزله هم آمد! یعنی چند ثانیه‌ای ما رفتیم روی ویبره! البته ما که سر کلاس بودیم و روی صندلی ویبره رفتیم! منتهی استاد گرانقدر پس از پایان زلزله و بازگشت آرامش با ندایی سوالی می‌فرمایند: مگه زلزله اومده؟!

3/ بگذارید بیایم روی روال خودم، می‌آیم و می‌خوانمتان و جواب نظرات را هم می‌دهم. مهلت بدهید...

نظرات 107 + ارسال نظر
ستایش دوشنبه 5 مهر 1389 ساعت 19:47

سلام ...
زلزله اومد رفتی زیر صندلی
میگن بوشهر هم اومده ...

هه! من خواب بودم! وسطهاش بیدار شدم!

ستایش دوشنبه 5 مهر 1389 ساعت 19:48

عجب استاد شوتی..

عین خیالش نبود!

ستایش دوشنبه 5 مهر 1389 ساعت 19:49

مهلت؟
تا اخر عمرت کافیه تا بازم تمدیدش کنم ...؟؟

شوما لطف دارید... شرمنده میکنید....

هادی دوشنبه 5 مهر 1389 ساعت 19:58 http://ghalandar88.blogfa.com/

نقاش نیستم اما...تمام لحظه های نبودنش را درد می کشم

ستایش دوشنبه 5 مهر 1389 ساعت 20:10

وایی مردم از خنده ..
تو همیشه سر کلاسا خوابی ...
تو که شوت تر از اون استادتی فرزاد ...

ساناز دوشنبه 5 مهر 1389 ساعت 21:01

فرزاد موقع زلزله شما کجا بودین ؟
ارم ؟ پردیس ؟

دخترحوا دوشنبه 5 مهر 1389 ساعت 22:42 http://www.s0bh.blogsky.com


زنده ایی؟
حیف کاشکی شدیدتر بودًًً
بازم تو خوابگاه داری من هنوز ندارم

مرمر دوشنبه 5 مهر 1389 ساعت 22:43 http://marmar.blogfa.com

امروز اینجا هم زلزله اومد !
دانشجو شیرازی ؟

حوری دوشنبه 5 مهر 1389 ساعت 23:06 http://afkarpichdarpichwordpress.com

نمردی؟
چه حیف؟
من خودم به زلزله گفتم بیاد سروقتت

پاییــــزبان دوشنبه 5 مهر 1389 ساعت 23:46 http://paeeezbaan.blogfa.com/

چقدر این پستت هواییم کرد فرزاد...یاد اون روزای خوابگاه افتادم و شلوغ پلوغیه روزای اول...

Miss o0o0o0om دوشنبه 5 مهر 1389 ساعت 23:47 http://www.oooooom.blogfa.com

اخـــــــِی...
خوبی الان...؟!
کلاساتون چه زود شروع شده...!
برای ما هم یعنی شروع شده....دی:!؟!
من هنوز کلاس نرفتم...!

هاله سه‌شنبه 6 مهر 1389 ساعت 00:01 http://www.zistab.blogfa.com

سلام.متن رو خوندم میخواستم بگم زنده ای دیدم که گفتن. پس عب نداره منم میگم زنده ای...
میگم زلزله رو همون جا نگه دارین خدای ناکرده دلش نخواد که بیاد اینطرفها...ای ول به این استاد.والا من تو خواب هم زلزله رو میفهمم.

وحید (وب گپ) سه‌شنبه 6 مهر 1389 ساعت 00:15 http://webgap.blogfa.com

سلام.اقا این همه غیبت رو باید ولی ات رو بیاری.اینجوری نمیشه.

دختر ایرونی سه‌شنبه 6 مهر 1389 ساعت 00:34

واقعا؟!!
یعنی استاد متوجه نشد؟
شایدم شماها فکر کردین زیادی رفتین رو ویبره
.
اشکالی نداره عجله نکن آروم آروم به کارات برس

مژده سه‌شنبه 6 مهر 1389 ساعت 00:36 http://shahnematollahi.mihanblog.com

من یه کامنت نوشتم، پیغام داد به علت بعضی کلمات کامنت شما درج نمیشه
چرا؟ چی گفتم مگه؟

مژده سه‌شنبه 6 مهر 1389 ساعت 00:37 http://shahnematollahi.mihanblog.com

خب از اول می گم.
عرض کردم وقتی زلزله اومد یه لبخند طولانی زدم. خیلی خوشم اومد. گفتم کاش میشد خدا بعضی وقتا زلزله بزاره برامون روحیه مون شاد شه

تلاله سه‌شنبه 6 مهر 1389 ساعت 08:36 http://www.talaleh.blogsky.com/#

سلام.
به به خوش اومدی گل پسر...منم درگیر انتخاب واحد بودم.کلاسام هم از ۱۹ مهر شروع میشه.
زلزله هم من خواب بودم.نفهمیدم
اما باران رو عشق است.عجب بارون ملسی اومد.بوی خاک مستم کرد.
موفق باشی فرزاد جان

شب گلک سه‌شنبه 6 مهر 1389 ساعت 10:03 http://www.shabgolak.blogfa.com

اصلن پاییز بدون بارون صفا نداره....نمی زنه این بارون لعنتی. نمی زنه

لاکو سه‌شنبه 6 مهر 1389 ساعت 10:16 http://laku.persianblog.ir

حالا همه بارون میخوان!
ما اینجا ازبس زیر بارون خیس شدیم داریم کم کم آب میریم...
خوش آمدید داداش

Smile To Me سه‌شنبه 6 مهر 1389 ساعت 11:16 http://www.xyz.blogsky.com

سلام سلام

سال جدید تحصیلی را با همت مضاعف شروع کردی؛ ایول

از جووون چه خبر!؟

خانوم کوچولو سه‌شنبه 6 مهر 1389 ساعت 12:04 http://malake70.blogfa.com

وااای چه عجب آپ کردی.
دلمون واست تنگ شده بود.

هووووووم سه‌شنبه 6 مهر 1389 ساعت 13:20

هووووووم
خوب باش...

دودو سه‌شنبه 6 مهر 1389 ساعت 13:32 http://doudou.blogsky.com

گود جاب


اخی منم عاشق پاییزم....ولی چرا بارون نمیاد؟؟؟عین سگ گرمه هوا
نه به استاد شوما نه به من که زمین ثابته فکر می کنم زلزله اومده....هر چند روز در میون این توهمو می زنم

ارسلان سه‌شنبه 6 مهر 1389 ساعت 13:45 http://divoone-bazi1.blogfa.com

الان زنده ای حالت خوبه دیگه نه!؟

ژرفا! سه‌شنبه 6 مهر 1389 ساعت 13:48

پاییز...!
یاد بارون دیشب بخیر...خیلی شدید و باحال بود...من که حسابی خیس شدم و الان صدام در نمیاد...!
پس بی صدا مینویسم...!:دی
اقا حدس بزن موقع زلزله من کجا بودم...!
تو از کجا باید بدونی؟!!!
منم نمیگم کجا بودم...!!!!

مونا سه‌شنبه 6 مهر 1389 ساعت 16:16 http://raghse-mah.blogfa.com

اوه اوه چه ادبی بذار یه هفته از دانشگاه بگذره!!!!

ف@طمه سه‌شنبه 6 مهر 1389 ساعت 16:26

ما که کامل زلزلرو احساس کردیم چه استادی دارینا :دی
بعدم مگه دانشگاه چی قبول شدی که 15کیلومتر دورین

لیلی سه‌شنبه 6 مهر 1389 ساعت 17:26 http://lailitarin.blog

زلزله!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!۱

رها بانو سه‌شنبه 6 مهر 1389 ساعت 19:20 http://raha-banoo.persianblog.ir/

سلام
زلزله ؟! کجا ؟! کی ؟!

سایه سه‌شنبه 6 مهر 1389 ساعت 19:43

پ َ شما هم بی نصیب نبودین منبع اصلیش کنار تخته بود!ما که مردیم از ترس!میگم مگه دانشگاه شیراز نیستی؟
خب اونجا که تو شهره!

سایه سه‌شنبه 6 مهر 1389 ساعت 19:43

کس اسم شهر ما رو آورد اینجا؟

leila سه‌شنبه 6 مهر 1389 ساعت 22:07 http://www.spotdark.blogfa.com

خیلی وقت بود به کافه سر نزده بودم...
امروز وقتی دیدم تو لینکام همچین یه نموره از بقیه پر رنگتری خوچحال شدم...
اینجا که الان داره میباره..اونجارُ نمی دونم

مینو سه‌شنبه 6 مهر 1389 ساعت 22:24 http://yousefabad.blogfa.com

اینجا الان داره بارون میاد :دی

ریحانه سه‌شنبه 6 مهر 1389 ساعت 23:07 http://lifewriter.persianblog.ir

اینجا و امروز عوضش بد جوری رگبار زد..از ان پاییزی هایش ...ارم کافه را از مجله کپی کردی...بهش میاد

سمیه چهارشنبه 7 مهر 1389 ساعت 10:26 http://www.datoshu.persianblog.ir

پاییز که میاد دلم می گیره یاد جوجه های آخر پاییز می افتم

پرستو چهارشنبه 7 مهر 1389 ساعت 14:18 http://www.parast00k.blogsky.com/

سلام عزیز دلم
خوبی داداشی؟
پاییز سالمرگ پروانه هاست...
بارانی که از دوزخ خدا می بارد...

Ξ T Ξ Я N ∆ L پنج‌شنبه 8 مهر 1389 ساعت 03:48 http://eternal.blogsky.com

این فصل چیز جالبی است

تیتانیا پنج‌شنبه 8 مهر 1389 ساعت 09:29

جدی زلزله اومد؟:))

چه باحال!
اگه مدرسه ما بود ۲ روز تعطیل میشد :)

کاغذ کاهی پنج‌شنبه 8 مهر 1389 ساعت 17:46 http://soleymankakooei.blogfa.com

سلام کافه چی
خوبی ایشالله
به پر و پای محمود جونم نپیچ داداش از مو گردنش باریکتره بنده خدا باور نداری؟
اسنادش موجوده!

همه ی حرص من از این خبری محمود است
من نمی گویم و خود مدرک آن موجود است

راستی آپم با:
تا نیش نباشه که آقا طنز نمی شه
صدجا می پیچی تا که یه مطلب برسونی

"با ما به ازین باش که با خلق جهانی"
حالا که نویسنده رو کردن توی گونی

لینکیدمت

خوشحال می شم ببینمت رو کاغذ کاهیم خط می کشی

اکیوسان پنج‌شنبه 8 مهر 1389 ساعت 18:07

پیش ما هم زلزلت الارض اومد ولی نمردیم

اقیانوس آرام پنج‌شنبه 8 مهر 1389 ساعت 19:07 http://pacific-ocean.persianblog.ir/

آغاز سال تحصیلی رو بهت تبریک میگم :دی
:.
زلزله! چه وحشتناک!
خدا رو شکر که که به خیر گذشت
:.
من پائیز و زمستون رو دوست ندارم. خیلی دلگیره :-(

حنانه جمعه 9 مهر 1389 ساعت 01:48 http://banooyebarfi.blogfa.com

سلام.
بالاخره فرزاد کافه چی وارد می شود !
ما ذوق زده می باشیم خیلی !
در ضمن آپ هم می باشیم!
مثل اینکه زلزله هه خیلی روت تاثیر گذاشته بوده که انقدر دیر اومدی و هنوزم رو روال نیستی ؟!موفق باشی و زود به روال برگردی !

فلوت زن جمعه 9 مهر 1389 ساعت 01:50 http://flutezan.blogfa.com/

سلاااااااااااااااااااام.
بیا که باز فلوت زنیه !

دخترحوا جمعه 9 مهر 1389 ساعت 16:41 http://www.s0bh.blogsky.com

http://s0bh.blogsky.com/1389/07/09/post-12/
رمز
بکو جه شکلی بدم؟؟!!

گودول جمعه 9 مهر 1389 ساعت 18:38 http://godool2.wordpress.com

خوشا شیراز و وصف بی مثالش خداوندا نگهدار از زوالش.

عسل شیطونه جمعه 9 مهر 1389 ساعت 20:51 http://asalsheytone.blogfa.com

عجب قلمی !‌
بیشتر از اینکه موضوع جذبم کنه نوع نوشتنت جذبم کرد !‌البته من خودم یه زمانی دست کمی از تو نداشتم منتها یکی از بچه های نت به اسم جوانمرد رومو کم کرد
واسه همین الان کاملا معمولی می نویسم
حالا برم یه بار دیگه بخونم ببینم اصلا چی نوشتی

عسل شیطونه جمعه 9 مهر 1389 ساعت 20:54

درود...
فک کنم قشنگترین و پر طرفدارترین فصل سال باشه این پاییز ....
نمیدونم چرا اما واقعا بهترین خاطراتم تو این فصل واسم اتفاق می افته

عسل شیطونه جمعه 9 مهر 1389 ساعت 20:56

پ.ن
چه خوب که من خوابگاه نمیرم ...
اگه نه حتما صد در هزار از گشنگی تلف میشدم

زلزله ؟‌کی ؟ کجا ؟ چرا من نفهمیدم ؟

بدو تند بیا رو روال بیا به منم یه سر بزن

سپیده شنبه 10 مهر 1389 ساعت 09:53 http://javedanegi.blogsky.com

برگشتنت به دانشگاه و خوابگاه مبارک...

باز هم روز از نو روزی از نو... یه ۱۰ ماهی درگیر شدی!

شما با خیال راحت به کاراتون برسین! وقت کردین اونورا هم سر بزنین! دواش فرزادی

الی شنبه 10 مهر 1389 ساعت 10:49 http://elinaz23.blogfa.com

سلام اقووووو رسیئن بخیر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد