کــــ افــــ ه ۴۰چــ ــراغــ ــ

اینجا چراغی روشنه...

کــــ افــــ ه ۴۰چــ ــراغــ ــ

اینجا چراغی روشنه...

داستان‌های ایرانیزه شده!!

http://s1.picofile.com/cafe40cheragh/Pictures/mozoo/mozoo15.jpg

درود

وقتی داستانی را می‌خوانی که در ایران منتشر شده،‌ نباید فکر کنی فقط یک داستان می‌خوانی. نشسته‌ای و کلمات را از زیرچشمانت رد می‌کنی و مجذوب ماجرا شده‌ای که یکهو یک کلمه یا یک پرش از صحنه‌ای به صحنه‌‌ نامربوط دیگری روند عادی خواندنت را قطع می‌کند؛ یا حتی همان سه نقطه‌ای که می‌گوید نویسنده چه عاجزانه آن را به جای یک سری کلمات ممنوع قرار داده و از شما می‌خواهد آن را دوباره در ذهن بیافرینید و از قوه تخیلتان بهره بگیرید. خواندن کتاب منتشر شده در ایران حسنش این است که باعث می‌شود ماجرای دیگری به صورت موازی با داستانی که در کتاب نوشته شده، حیات پیدا کند. جدای از اینکه نباید به کلمات چاپ شده اعتماد کنی و بهتر است از پس واژه‌ها به کشف و شهود برسی،‌ به خود می‌آیی و می‌بینی که خود نویسنده یا مترجم هم وارد داستان شده‌اند. پشت میز نشسته‌اند و سردرگم و کلافه دارند واژه‌ها را در ذهنشان زیر و رو می‌کنند تا بتوانند کلمه‌ای را جایگزین کلمه‌ای دیگر کنند. مثلا نوشابه را جایگزین مشروب کنند یا کلمه‌ای بیافرینند که استعاره‌ای از کلمه اصلی باشد، کلمه‌ای که به ناچار قرار است در متن حذف شود. سانسورچی،‌ خانم یا آقای بررس وزارت ارشاد را می‌بینی که روی بعضی از کلمات خط می‌کشد،‌ کنار بعضی پاراگراف‌ها می‌نویسد که باید حذف شوند،‌ بعضی شخصیت‌ها را مشکل‌دار می‌یابد،‌از نویسنده یا مترجم می‌خواهد که مسیر داستان عوض شود و این بازی با هر کتابی که به دستت بگیری شروع می شود. نمی‌شود قسر در رفت.


پ.ن:

۱/ چندماه پیش یه کتابی میخونم به اسم 50 داستان کوتاه از 20 نویسنده‌ی فرانسوی! توی هر صفحه از داستان که می‌خوندی هی اسم نوشابه می‌اومد. حالا داستان‌هایی که مربوط میشد به چندصد سال پیش! اونم فرانسوی‌ها که توی مصرف مشروبات سرآمد دنیا هستن رو بچه مثبت کرده بود و هی نوشابه می‌خوردن!

2/ یه بخش‌هایی از داستان‌ها هم اصلن نبود! یعنی یه پاراگرافی بود داشت توضیح میداد که مثلن امیلی و لیلیان دارن از خاطرات نوجوانیشون میگن؛ بحث که می‌رسید به اون خاطره‌شون که رفتن پشت باغ و... اینجا یهو کلن خواننده به شیوه‌ای جالب پیچونده میشد و نوشته بود که رفتن پشت باغ، مشق‌های دبیرستانشون رو بنویسن!!! آخه کدوم ابلهی بعد از 30 سال یادآوری خاطرات که میکنه میگه: یادته رفتیم پشت باغ، من و تو، تنها بودیم، مشق نوشتیم؟!! :دی

3/ کلن اوضاعی داریم با این سانسورچی‌ها و بخش ممیزی وزرات ارشاد و فرهنگ اسلامی! و درکل داستان نویسی و داستان خوانی!

4/ موضوع این یادداشت که "دافی‌مو" هست، مخففی از داستان و فیلم و موسیقی میشه! یعنی توی این بخش در مورد این مسائل صحبت می‌کنیم! افتاد؟!


نظرات 57 + ارسال نظر
فـ ـرزاد کـ ـافـ ـه چـ ـی چهارشنبه 10 شهریور 1389 ساعت 06:54 http://cafe40cheragh.blogsky.com

اهم اهم... اوووووول
:.
مدیونی اگه فک کنی دوست داشتم جماعتی رو توی خماری اوووول شدن بذارم!!
:.
کلن ساعتهایی میخوام آپ کنم که کسی نباشه و هی خودم بیام بگم اول! دوست دارم... مشکلیه؟

باریکلا به تو گل پسر!! جایزه میخوای؟! نمیدم

Ghazal چهارشنبه 10 شهریور 1389 ساعت 07:05 http://more-smoke.blogfa.com

اِ...من این ساعت بیدارم!
من عاچقِ داستان و کتابم به به!
الانم دارم میخونم!

تو چرا این موقع صبح هنوز بیداری!؟

Ghazal چهارشنبه 10 شهریور 1389 ساعت 07:15

غزلم دیگه! چه میشه کرد!
خُ خودت چرا بیداری؟

سوالهایی میپرسی هااا!! من کی میخوابم که الان سوال از بیدار بودنم میپرسی!؟!

ف.ش چهارشنبه 10 شهریور 1389 ساعت 08:05

مشق رو خوب اومدی!;دی

البته فراموش نکن اونایی که رفته بودن مشق بنویسن من نبودم هااا٬ کسایی دیگه بودن! بله!

Ghazal چهارشنبه 10 شهریور 1389 ساعت 08:08

اِ ؟ یعنی شوما کلاً نمیخوابی؟؟!!
ایووووووووول!

دو٬ سه ساعتی میخوابم. قبل از افطار. بقیه اش رو بیدارم.

فرهاد چهارشنبه 10 شهریور 1389 ساعت 09:33 http://farhadnaji.blogfa.com

سلام
دقت نکردی ... گفتم "احتمالاً تا آخر شهریور ماه ..." الان زیر چاپه. بعد از اینکه چاپ و توزیع شد سعی می‌کنم یکسری از نمایندگی‌های این انتشارات رو به دوستان معرفی کنم.

متوجه شدم!

کودک فهیم چهارشنبه 10 شهریور 1389 ساعت 10:27 http://www.the-nox.blogfa.com

حالا همه ی اینها به کنار، این نامی که برای یادداشتت به صورت مخفف گذاشتی خیلی جالب شد

چاکریم. خلاقیت به خرج دادیم به اصطلاح!!..

R آ A ذ Z ر A چهارشنبه 10 شهریور 1389 ساعت 11:35 http://azar-diary.blogfa.com

دا فی مو چه جالب بود .
راه حل مبارزه با این سانسور ها اینه که پاشیم بریم خارج یه ایران ورژن ۲ بدون سانسور بنا کنیم کلی هم کتاب و فیلم و موزیک و مجله و نشریه و تبلیغ و کلن همه چیز بدون سانسور توش پخش کنیم بعد هی ببینیم و بخونیم و کیف کنیم و ما دختر ها از آن سوی مرزها برای رئیس اداره ارشاد زبون در بیاریم و شما پسر ها هم بی.لاخ نشون بدین

خب این چه کاریه! 65میلیون آدم که ول نمیکنن برن مملکت آبا و اجدادیشون رو بدن به 5 میلیون و خورده ای نصف آدم! بسیج بشیم اونا رو بندازیم بیرون! یا حداقل وزارت ارشادیهاشو عوض کنیم!

بهاره چهارشنبه 10 شهریور 1389 ساعت 11:42 http://www.pashe-koori.blogsky.com

من فکر کردم حالا میرند پشت باغ قایم باشک میکنند.(تازگی ها میخوام بچه مثبت باشم)درک کن.

آخه بچه مثبت، چرا اگه قرار به بازی باشه برن مامان بابا بازی! بهتر نیست!؟

سایه چهارشنبه 10 شهریور 1389 ساعت 11:44

سیاسی کامنت بزارم؟

آخه مطلب سیاسی در وکردم که کامنت سیاسی دروکنی؟!

ف@طمه چهارشنبه 10 شهریور 1389 ساعت 11:47 http://zarafekocholo.blogfa.com/

پدر صلواتیا خودشون اصلشو میخونن کیف میکنن به ما که میرسه از دین گذشته میشه

فیلمها هم همینه! اصل کاریهاشو خودشون میبینن! اون فرعیاتش رو میدن به خورد ما!!

سایه چهارشنبه 10 شهریور 1389 ساعت 11:48

ببین فرزاد سانسور شدن ِ کتاب ربطی به جامعه و این چیزا نداره این ُ باید دیگه خودت فهمیده باشی!منتشر شدن ِ کتاب بدون ِ سانسور فقط نیازمند ِ اینه که تو تو کتابت از سیاست های جامعه حمایت کنی یعنی باز بر میگرده به همون متصل بودن ِ تو به رهبر ُ غیر!
درست مثل کتاب کافه پیانو !این همه الفاظ رکیک داشت این همه چیز میز داشت کجاشو سانسور کردن!؟ کتاب خیلی خوبی بود ولی خُب خیلی کلمات زشتی داشت! و البته چون وابسته به حکومت بود نویسنده اش سانسور نشد یعنی پارتی داشت کلفت!

دقیقن. کافه پیانو چیزی به ادبیات ما اضافه نکرد بلکه حتی زیر سوالش هم برد منتهی به چاپ بیست و پنجم هم رسید. منم بحثم روی همین ارشاد و اینها بود. کاری به جامعه ی خودمون نداشتم. وگرنه جامعه ی ما پذیرش خوندن هر متنی رو داره.

Kiarash چهارشنبه 10 شهریور 1389 ساعت 12:27 http://kianevesht.persainblog.ir

کتاب های صادق هدایت رو که اینقدر سانسور کردن چیزی ازش نمونده ، بی شرف ها !!!
بهتر بود می نوشت رفتند پشت باغ دکتر بازی کردند اینجوری ذهن خواننده هم شوت نمی شد اونور دنیا!! :دی

مجموعه آثار صادق هدایت رو خیابون انقلاب از یه دست فروش گرفتم. بعضی قسمتهاش زمین تا آسمون با اون چیزهایی که چاپ شده فرق داشت. من اکثر آثارش رو خوندم. و داشتم شاخ در می آوردم از کار این جماعت.

پرستو چهارشنبه 10 شهریور 1389 ساعت 12:38 http://www.parast00k.blogsky.com

سلام
هی برادر! به نظر من اینم یه جور دزدیه. این که از متن یه کتاب هرچی رو که میخوان می دزدن و هرجاشو میخوان عوض میکنن.
همچنان آرزو میکنیم که یه روزی «رها بشیم از این رنج بی حساب!»

دزدی ادبی از اون شاه دزدی های این به اصطلاح متمدنینه!
امیدوارم... امیدوار...

faryad چهارشنبه 10 شهریور 1389 ساعت 13:08 http://mojebigarar.blogfa.com/

چند روز بیشتربه روز قدس باقی نمانده است نباید این فرصت را از دست داد باید از شلوغی خیابان ها استفاده و یک ضربه کاری دیگربه این نظام جهل و جنایت وارد نمود.

تکبیر!

pani چهارشنبه 10 شهریور 1389 ساعت 13:15 http://joje74.blogfa.com

____________$$$$$$$$$$$
_____________$$$$$$$$$
_____$$$$$$_____$$$$$$$$$$
____$$$$$$$$__$$$$$$_____$$$
___$$$$$$$$$$$$$$$$_________$
___$$$$$$$$$$$$$$$$______$__$
___$$$$$$$$$$$$$$$$_____$$$_$ ___$$$$$$$$$$$__________$$$_$_____$$
____$$$$$$$$$____________$$_$$$$_$$$$
______$$$__$$__$$$______________$$$$
___________$$____$_______________$
____________$$____$______________$
_____________$$___$$$__________$$
_______________$$$_$$$$$$_$$$$$
________________$$____$$_$$$$$
_______________$$$$$___$$$$$$$$$$
_______________$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
_______________$$_$$$$$$$$$$$$$$__$$
_______________$$__$$$$$$$$$$$___$_$
______________$$$__$___$$$______$$$$
______________$$$_$__________$$_$$$$
______________$$$$$_________$$$$_$_$
_______________$$$$__________$$$__$$
_____$$$$_________$________________$
___$$$___$$______$$$_____________$$
__$___$$__$$_____$__$$$_____$$__$$
_$$____$___$_______$$$$$$$$$$$$$
_$$_____$___$_____$$$$$_$$___$$$
_$$_____$___$___$$$$____$____$$
__$_____$$__$$$$$$$____$$_$$$$$
__$$_____$___$_$$_____$__$__$$$$$$$$$$$$
___$_____$$__$_$_____$_$$$__$$__$______$$$
____$$_________$___$$_$___$$__$$_________$
_____$$_$$$$___$__$$__$__________________$
______$$____$__$$$____$__________________$
_______$____$__$_______$$______________$$
_______$$$$_$$$_________$$$$$$$__$$$$$$
webe ghashangi dari be manam sar bezani khoshhal misham

دودو چهارشنبه 10 شهریور 1389 ساعت 13:28 http://doudou.blogsky.com

فرزاد چت زدیا....این جلف بازیا چیه در میاری؟؟؟ادم تو وب خودش اول میکنه خودشو؟!!!


با دافی مو بسی حال کردیم.ابتکار جالبی بود.
والا داستان زیاد بهش توجه نکردم روراست

ولی تو فیلما اصولا زیاد توجه می کنم.پسره نوشسته رو مبل دستش رو هواست زیر دستش هیچی نیست!!!

اون ادم بدبختیم که سرشو گذاشته رو پایه پسره به صورت خیلی هموژنیزه و استریلیزه خوابیده هم هویجه!!!
نامردی اگه فک کنی دست پسره رو دختره بوده!!!گته باشم

فیلم آقا و خانوم اسمیت رو دیدی؟! صدا و سیما 20 بار پخشش کرده! یه فیلم 2 ساعته رو توی 45 دقیقه به نمایش گذاشتن! از وسط فیلم یه صحنه از آخر میذارن، آخر فیلم یه تیکه از اول میذارن. داغووون!

دودو چهارشنبه 10 شهریور 1389 ساعت 13:29 http://doudou.blogsky.com

استاد ببخشید.....خوردم!
نوشسته رو ازم غلط نگیرید...منظورم نشسته بود!




والا.....ادم پیش تو امنیت که نداره.اشتباه کنه می کنی تو بووووووق

من واسه خودت میگم. کنکور داری تو دختر! ادبیات سوالای املا سخته ها!

دودو چهارشنبه 10 شهریور 1389 ساعت 13:32 http://doudou.blogsky.com

میگم فرزاد خوتو کنترل کن من خودم نظر بالاییمو رو میبرم یه جایی باهاش صحبت می کنم

نزنیش یه وقت.

بچه که زدن نداره بابا!

Miss o0o0o0om چهارشنبه 10 شهریور 1389 ساعت 14:05 http://www.oooooom.blogfa.com

اوه فقط ۲ ۳ ساعت می خوابی....؟!
جالبه....
مملکته داریم...چی سانسور نمی شه.... ؟!هه...
دافی مو...جالب بود...!

چه کنیم دیگه! مشغله فکری زیاد داریم، خوابمون نمیبره!

بی حیا چهارشنبه 10 شهریور 1389 ساعت 14:23 http://bi-haya.persianblog.ir/

دروغ نگو !!
اولین کامنتو گذاشتی که ما عکسه جدیدتو ببینیم!!!
:سوت

حالا چرا زودی عوضش کردی؟؟

هه! من هرکی تا الان عکس خواسته بهش دادم. این هوا عکس آپلود کردم گذاشته دم دست که هرکی خواست ببینه! یه آیکون کوچیک که نشد محل نمایش رخسار زیبای ما!

هیدرا چهارشنبه 10 شهریور 1389 ساعت 14:23

اره بابا حکایتی داریم ما با این کتب ایرانی...!
یکی نیست بگه اخه یا نذارید کلا چاپ بشه یا این وقتی میخاین مردم بخونن به شعورشون توهین نکنید بی زحمت...!
ای خدا.....

توی بحث فیلم ها هم همینه. فرقی نداره. به شعور مخاطب توهین میکنن!

نگین چهارشنبه 10 شهریور 1389 ساعت 15:14 http://www.inky.blogsky.com

من برعکس تو! همیشه تو کتابای چاپ ایران چیزایی دیدم که انگار مترجم یا وزارت ارشاد و شورای امنیت و سانسورچی و ...!!انگار از اون کلمه ها خیلی راحت گذشتن و فیلترش نکردن.نه تنها کلمه خیلی از شرح ها و فلش بک هایی که خوندم افتضاح بود.یعنی در حدی که چشمام گرد شده بود و دهنم یه متر باز!!

اصلا واقعا برام جای تعجبه.یه وقتایی که شهر کتاب می رم کتابایی می خرم که هیچکس نمی خره سال تا سال.بعد یه صفحشو که شانسی باز می کنم میبینم بحثای خفنه!!

بعدشم علاوه براینکه کتاب داریم تا کتاب ، مترجم داریم تا مترجم.انتشاراتی داریم تا انتشاراتی و خیلی چیزای دیگه...

خب ممکنه اون تیکه از دید تو افتضاح باشه و از نگاه من جذاب! این حقو مخاطبه که انتخاب کنه نه حق اونها که سانسور کنن!
نمیتونی بگی سانسور نیست. هست... زیاد هم هست. توی آثار بزرگ هم هست. آثار دست چندم رو که منم بحساب نمیارم چه برسه به ممیزی وزارت ارشاد با اون همه مشغله.

پسر آبان چهارشنبه 10 شهریور 1389 ساعت 15:50 http://pesare-aban.blogfa.com

سلام
چه اشکالی داره ماهم فکر می کنیم رفتن مشقاشون رو بنویسن
اصلا فکر می کنیم رفتن نوشابه بخورن کی به کیه

عزیزم این وسط جواب شعور زیر سوال رفته رو چی بدیم!؟

دختر ایرونی چهارشنبه 10 شهریور 1389 ساعت 16:41

ای بابا تو چرا فکر میکنی ما خنگیم؟!
این کلمه ی "دافی‌مو" رو معنی کنی کافیه بقیه شو دیگه همه میدونن یعنی موضوع صحبتت در این مورد بود
راستی چه گیری دادی تو حالا؟
نوشابه و مشروب مگه فرقی باهم دارن؟
جفتش نوشیدنیه دیگه

کوروش و سید علی هم جفتشون حاکمن! مگه فرقی باهم دارن؟

اکیوسان چهارشنبه 10 شهریور 1389 ساعت 17:42

همون که اسمای غیر دینی رو هم حذف نمیکنن باید کلاتو بندازی هوا.

بازم گلی به گوشه ی جمالشون!

شـــ گردن ـــال چهارشنبه 10 شهریور 1389 ساعت 17:46 http://shalgardanism.blogfa.com

خوب شاید خاطره ی انشتین با دوس دخترش بوده که رفتن پشت باغ درس خوندن!! :دی

شما خودت قاضی! با زیدت تنها باشی! اونم توی یه باغ؛ میشینی درس میخونی؟! یا بهش یه درسی میدی که دیگه تنهایی پا نشه بره جایی؟!

دودو چهارشنبه 10 شهریور 1389 ساعت 19:05 http://doudou.blogsky.com

مستر اند میسیز اسمت رو که نگو......یعنی هر بار تو تی وی میبینم انگار دارم فیلم کمدی میبینم.برمیگردیم همدیگه رو نگاه می کنیم تو خونه زاااااارت میزنیم زیر خنده

محض اطلاعتون بگم اجیتون کنکور ۹۱ می باشد

خودت پیری

شوخی؟! من فکر کردم امسال داری. هنوز جا داری واسه غلط غلوط!

دودو چهارشنبه 10 شهریور 1389 ساعت 19:40 http://doudou.blogsky.com

فرزاد بمیرییییییییییییییی( ایکن خون جلو چشمای دودو را گرفته است)


رفتم وب مونا اونجام ازم غلط املایی گرفتی...



یعنی من تا تورو ادم نکنم ول کن نیستم.

واسا حالا

هه! من تا املا به شوما یاد ندم ول کن نیستم! دفتر دیکته رو بردار از روی
" آ " 10 بار بنویس تا متوجه بشی آ با کلاه با آ بی کلاه فرق داره! درس اول!

هاله چهارشنبه 10 شهریور 1389 ساعت 20:00 http://holy-room.blogsky.com

بذار من اول دو تا پارازیت بندازم ! اولا که رفتی اسمتو تو قسمت ِ کامنت ها جای " پاسخ " گذاشتی " فرزاد : سلام " !! فقط خواستم بگم ایده ی خیلی خفنی بود !!

دوما که آدم این دافی مو میخونه یاد ِ دافی نگار میفته !!

چاکریم. من مرد ایده های خفنم!!
حالا اینو گوش بده! "مو" توی لهجه ی جنوبی یعنی من! دافی مو هم میشه داف ِ من! حالا یکی باید بیاد اینو جمعش کنه!

هاله چهارشنبه 10 شهریور 1389 ساعت 20:03 http://holy-room.blogsky.com

من چی بگم از این سانسور چی ها ... که چقدر دلم خونه ! که به خاطر ِ اینا داستانی رو که دو سال روش وقت گذاشتم رو حتی جرئت نمیکنم بدم ارشاد یه بازدید ازش کنه چون میدونم کلا ردش میکنه ! چون یه نویسنده ی ایرانی اومده داستان ِ خارجی نوشته !

برادر اینا به داستانای هری پاتر رحم نمیکنن و با تیغ ِ سانورشون پاره پاره اش کردن ! اون وقت به صادق هدایت و امثالهم رحم کنن ؟!

ای ول! داستان مینویسی شوما؟!
بده ارشاد حداقل نه نگاه بهش بندازه. بهتر از هیچیه. اومدی و قبول کردن.

حوری چهارشنبه 10 شهریور 1389 ساعت 20:08 http://afkarepichdarpich.persianblog.ir

من که بعضی وقتا از اینکه چنین رمانی رو شروع کردم به خوندن‌ پشیمون میشم

من پشت بندش فحش هم میدم تازه!

امید بی امید چهارشنبه 10 شهریور 1389 ساعت 21:39 http://www.omid-bi-omid.blogfa.com

افتاد ولی خورد شد

دندونهاتو مسواک بزن نمکدون!

R آ A ذ Z ر A چهارشنبه 10 شهریور 1389 ساعت 22:46 http://azar-diary.blogfa.com

ملت ۲۰۰ساله دارن زور میزنن پیشنهاد تورو عملی کنن ولی نمیشه :(((((
پیشنهاد منم که خوبه
ایرانو میزنیم وسط اروپا :دی

بزنیم در حاشیه جزایر قناری! یعنی نصفش بشه مال ما، نصفش بشه مال اسپانیا! خوبه؟ موافقی؟

بی حیا پنج‌شنبه 11 شهریور 1389 ساعت 00:45 http://bi-haya.persianblog.ir/

ببین ینی جوابت نمودی از مذکر بودنت بود! ینی خیلی باحال بود!!
وایی!!
نمیتونم حسمو بگممم!! :دی

اهم... یاالله... ما اومدیم...
روسریتو درست کن همشیره!!!
عکس بدم خدممتتون؟؟!

غزل پنج‌شنبه 11 شهریور 1389 ساعت 01:05 http://www.calm2.blogfa.com

انگشتات استند بای بودن؟!

یکی مثل من پنج‌شنبه 11 شهریور 1389 ساعت 02:00 http://hassankachal3.blogfa.com

خوب عزیزم .. سانسور نکنن که به راه خلاف کشیده میشی گلم !

ترک! اولن "خب" درسته نه "خوب"!!
دومن... من خودم تدریس خلاف و خلاف کاری و غلاف و غلاف کاری و شیاف و شیاف کاری و اینها میکنم! گللللللم

هیدرا پنج‌شنبه 11 شهریور 1389 ساعت 02:04

مگه من گفتم فرق داره؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نخیر! تاکید منم به نداشتن فرقشون بود نه فرق داشتن جمله ی شوما!

دافی نگار پنج‌شنبه 11 شهریور 1389 ساعت 02:14 http://www.dufinegar.blogfa.com

اسم ما هم که توی پی نوشت چهارم با کمی تغییر آورده شده... به همین جهت تشکر می کنیم

چرا ملت همه با دیدن این موضوع یادداشت ما یاد شوما می افتن؟!

پسر آبان پنج‌شنبه 11 شهریور 1389 ساعت 06:41 http://pesare-aban.blogfa.com

جواب ؟؟؟؟

بی خیال داش!

بی حیا پنج‌شنبه 11 شهریور 1389 ساعت 07:12 http://bi-haya.persianblog.ir/

نه!شماره بده! :دی

من با زن های مجرد فقط ارتباط دارم! زن شوهر دار توی سیستمم نیست!

بهاره پنج‌شنبه 11 شهریور 1389 ساعت 09:39 http://www.pashe-koori.blogsky.com

اصلا برند دکتر بازی.بچه مثبت بودن بهم نمی یاد.کلاغ میخواست ادا کبک را دراره راه رفتن خودشم یادش رفت.

بچه مثبت بودن به شوما میاد! منتهی در اون قضیه طرفین ماجرا بچه مثبت نبودن!

نعیم احمدی پنج‌شنبه 11 شهریور 1389 ساعت 10:15 http://www.deltang-siavash.mihanblog.com

سلام بسیار نزدیک و صمیمی.خیلی لذت بردم مرحبا اگه می تونی همینجوری ادامه بده منم میام بهت سر می زنم دیگه باید برم برقرار باشی و سبز سعی کن همیشه تازه بمونی.بازم ممنون.آدیوس آمیگو

تلاله پنج‌شنبه 11 شهریور 1389 ساعت 10:40 http://www.talaleh.blogsky.com/#

سلام.
ببین من همیشه میگم اگه این ایرانیه.فیلمای SEX رو هم اسلامی وقابل دیدن میکنه

مگه قابل دیدن نیست؟!

پسر آبان پنج‌شنبه 11 شهریور 1389 ساعت 11:39 http://pesare-aban.blogfa.com

حاجی چه انتظارایی داریا .
هنوز دارن باهاش پز میدن جواب ندادن
واسه این چیزا که دیگه مطمئنا جواب گو نیستن

من خودم اون عظمای چلاق رو از عرش به فرش میکشم و تو دهنی بهش میزنم اساسی!!! شوما به من رای بده!

Smile To Me پنج‌شنبه 11 شهریور 1389 ساعت 12:03 http://www.xyz.blogsky.com/

سلام سلام

فرزادی جون عجب تغییر دکوراسیونی دادی!


تابلو کافه رو عوض کردی خیلی بهش اومده

دوواش مهتی از این ورا! راه گم کردی! صفا آوردی
چاکرررریم.

غزل پنج‌شنبه 11 شهریور 1389 ساعت 14:14 http://www.calm2.blogfa.com

کاغذ کاهی پنج‌شنبه 11 شهریور 1389 ساعت 17:01 http://kooche2.blogfa.com

بابا دافی مو ! بابا با کلاس !!!

میگم به شما نگفتن آقا لا تجسسوا ؟؟

چی کار داری آخه تو باغ و پشت دیوار و اینا چی کار میکردن ! شاید میوه میکندن از درخت

خلاصه ازین به بعد کتاب خواستی بخونی چی ؟ آفرین ! لا تجسسوا !

بزرگواری کرده و درشتی مان را به خردی مان ببخشایید!! خردیم و کنجکاو

غزل پنج‌شنبه 11 شهریور 1389 ساعت 21:22 http://www.calm2.blogfa.com

ما در یکی از پست هایتان از برایتان سه عدد خشوشی نهاده بودیم تا از اشتباهاتی برون آیید...درست میباشد همی ای اخوی؟!

نچ! این صندوق پستی ما شاید نامه ها میخورد! نمیدانم همشیره...
چیزی خصوصی از شوما به ما نرسیده بود. مگر همان نامه ی تشکر بعد از تولدت. همین

گلنوش پنج‌شنبه 11 شهریور 1389 ساعت 21:52 http://2khmale-shey2n.blogfa.com/

جدا دنیا بدون سانسور چی میشد

خیلی با حال بود.

خیلی برات دعا کردم

دنیا بدون مرز و محدوده...
:.
ممنونم بانو... لطف کردی...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد