فمنیسم! جنبشی شکست خورده!!!
درود
مسئلهی ناموسی مطرح میکنم و خودمو سیبل میکنم و مورد هجوم جنوس مونث قرار میگیرم اما این وسط دریغ از حمایت یکیاز همجنسان از مواضع بنده! وقتی اوضاع این ریختیه، منم صلاح دونستم در حمایت از جنبشهای فمنیستی مطلبی بنویسم!
برایم عجیب نیست که چرا فمنیسم بیش از هر
جنبش دیگری طعم تلخ شکسترا چشیدهاست. حتی در فرانسه هم وضع بههمین منوال
است. زیرا روشنفکران و فلاسفه که باید در این قضیه پیشرو میبودند از آن
جا که اکثریت مرد بودند به زنان بیشاز ابزار نگاه نمیکردند که آخر شب
خسته از فلسفهورزی و روشنگری، خستگیشان در روثـ.پـ.ی خانه با طعم شیرین
3کث از بدنشان خارج شود .یا میهمانیهایشان را به شوخیهای ضد زن بگذارنند.
برای همین یک فمنیست به آسانی از جمع روشنفکران طرد میشود. البته اینها
به معنی مخالفت با فمنیسم نیست. اصلا چنین نگاهی، دغدغه حقوق زنان ندارد تا
در مورد آن بیاندیشد. اصلا برایش مهم نیست فمنیسم چیست که مخالف آن باشد
یا موافق. این موضوع برایش کم اهمیت تر از آن است که به آن فکر کند،چون در
تضاد با خواستههای کثیفش است. اصلا ادبیات روشنفکری ادبیاتی ضد زن است و
آنان فمنیستها را حداکثر یک جنبش بچه گانه و سرگرم کننده میدانند. مقصر
هم خود زنان هستند. در طول هفته پیش که جنبشهای فمنیستی را بررسی میکردم
به این نتیجه رسیدم که این جنبشها اکثرن به فکر توسعهی کمی خود هستند تا
کیفی. به این فکر میکنند که مثلن بگویند NGOشان چند عضو دارد؛ به این فکر
نمیکنند که اهداف مشخصی برای تک تک اعضا مشخص کنند و یا تفکرات خودرا
قویتر و قابل دفاعتر کنند. مشکلشان همین است. البته از نظر من مذهب هم
در ایران، در عدم موفقیت فمنیسم نقش داشته. آنجا که تا اسم حقوق زنان
میآید از " الرجال قوامون علی النسا " سخن میگویند و زن را متعلق به مرد
میدانند و طبق روایتی که شوهر را خدای زن در روی زمین میداند اختیار نفس
کشیدن زن را هم به مرد میسپارند. کما اینکه برخی از دین داران زن را مظهر
جمال و جلال الهی میدانند و از نظر آنها جمال و جلالی خوب است که خفه خون
گرفته باشد
کتاب تاریخ مشروطیت را که میخواند به پاراگراف جالبی رسیدم:
“از اول عمرم تا بحال برایم بسیار مهالک در بر و بحر اتفاق افتاده و
هیچکدام به بدنم لرزه درنیامده بود ، آخر ما هر چه تامل می کنیم می بینیم
خداوند قابلیت در زن ها قرار نداده ست که لیاقت انتخاب کردن را داشته باشند
، اینها از آن زمره ند که عقول شان استعداد ندارد و در حقیقت تحت قیومیت
قرار دارند ، چطور ممکن است به اینها حق انتخاب کردن داده شود”
سید حسن مدرس (در ارتباط با
پیشنهاد چند تن از نمایندگان مجلس دایر بر منظور کردن حق رای برای زنان در
قانون اساسی مشروطیت / جلسه یازدهم شعبان سال قمری 1329 )
همان کسی که تا اسم دین و سیاست و اینها میآید آن جملهی معروفش را که
سیاست ما عین دیانت ما و دیانت ما عین سیاست ماست میآورند، چنین در مورد
زنان سخنوری نمودهاند! من مخالفم؛ اصلن مگر تو خودت عقلت کامل است که این
چنین در مورد زنان و حقوقشان قضاوت میکنی؟! وقتی که گفتم دین در ایران مانع
رسیدن به اهداف جنبش فمنیسم بوده به خاطر همچین تفکراتیست. این تفکر غلط
است و البته ناآگاهی زنان و دخرتان از این موضوع هم مزید بر علت است.
روی سخنم با خوانندگان مونثم است. همین شمایی که خواننده این وبلاگید، چقدر
نسبت به حقوق زنان و نقش زنان در جامعه اطلاع دارید؟ از جنبش های فمنیستی
چقدر اطلاع دارید؟ از افراط و تفریط ها در این زمینه چیزی میدانید؟
حتی خود شما هم به این قضیه به چشم یک موضوع دست چندم و بیاهمیت نگاه
میکنید! یا فکر میکنید هرکه با مردان مخالفت میکند فمنیست است یا راه
مخالفت با مردان فمنیسم است!! نه... از دید من فمنیسم یعنی جنبش احقاق حقوق
زنان! این هدف است. خیلی جفاها در قوانین ما در حق زنان شده است که نباید
نادیده بگیریمشان. تبعیض ها و نابرابری ها در حقوق زنان و قوانینی مثل ارث و
دیه و سنگسار و
حق حضانت فرزند و ...
خب اگر تفکر داشته باشید و اندیشه ای پشت حرفها و رفتارهایتان باشد قطعن
میتوانید حقوق خودرا بازپس بگیرید.
دیروز وبلاگی را میخواندم نوشته بود: دیشب علی(شوهرش) که به خانه آمد
شام نداشت. یعنی برایش شام درست نکرده بودم. دعوایی به راه انداختم و زدم
بیرون. امروز هم خانه ی مادرم هستم!!! بعد یک نفر آمده بود و در نظرات
این مطلب نوشته بود: آفرین؛ الحق که تو یک فمنیست واقعی هستی.
وقتی شام درست نکردن و رفتن به خانه مادر میشود تفکر فمنیستی، نتیجهاش این
میشود که این جنبش به سرانجامی نمیرسد. تمام مشکلات ما و کجرویهای ما
از ناآگاهی و کجفهمیست. درد جامعهی ما ندانستن و عدم تلاش برای دانستن
است.
تا اسم فمنیسم میآید صدای برخی مردان بلند میشود که بله... فلانی هم از
زنان حمایت کرده. خب! مشکلش کجاست؟ مگر قرار است چیزی از تو کم بشود؟ قرار
است حقش را بگیرد؛ نمیخواهد که از تو بزند! تو خیلی زرنگی حواست به کار
خودت باشد.
پ.ن:
1/سخن در این باره بسیاره.
نقد و تفسیرش بمونه به پای شما و کامنت دونی وبلاگم! میخوام دیدگاه های شما
رو هم بدونم...
2/ آقایون هم در این زمین اظهار نظر کنن لطفن...
3/ خداییش برای این مطلب وقت گذاشتم و فکر کردم. ساده ازش نگذرید...