کــــ افــــ ه ۴۰چــ ــراغــ ــ

اینجا چراغی روشنه...

کــــ افــــ ه ۴۰چــ ــراغــ ــ

اینجا چراغی روشنه...

فمنیسم! جنبشی شکست خورده!!!

درود

مسئله‌ی ناموسی مطرح می‌کنم و خودمو سیبل می‌کنم و مورد هجوم جنوس مونث قرار می‌گیرم اما این وسط دریغ از حمایت یکی‌از هم‌جنسان از مواضع بنده! وقتی اوضاع این ریختیه، منم صلاح دونستم در حمایت از جنبش‌های فمنیستی مطلبی بنویسم!


برایم عجیب نیست که چرا فمنیسم بیش از هر جنبش دیگری طعم تلخ شکست‌را چشیده‌است. حتی در فرانسه هم وضع به‌همین منوال است. زیرا روشنفکران و فلاسفه که باید در این قضیه پیشرو می‌بودند از آن جا که اکثریت مرد بودند به زنان بیش‌از ابزار نگاه نمی‌کردند که آخر شب خسته از فلسفه‌ورزی و روشنگری، خستگی‌شان در روثـ.پـ.ی خانه با طعم شیرین 3کث از بدنشان خارج شود .یا میهمانی‌هایشان را به شوخی‌های ضد زن بگذارنند.
برای همین یک فمنیست به آسانی از جمع روشنفکران طرد می‌شود. البته این‌ها به معنی مخالفت با فمنیسم نیست. اصلا چنین نگاهی، دغدغه حقوق زنان ندارد تا در مورد آن بی‌اندیشد. اصلا برایش مهم نیست فمنیسم چیست که مخالف آن باشد یا موافق. این موضوع برایش کم اهمیت تر از آن است که به آن فکر کند،چون در تضاد با خواسته‌های کثیفش است. اصلا ادبیات روشنفکری ادبیاتی ضد زن است و آنان فمنیست‌ها را حداکثر یک جنبش بچه گانه و سرگرم کننده می‌دانند. مقصر هم خود زنان هستند. در طول هفته پیش که جنبش‌های فمنیستی را بررسی می‌کردم به این نتیجه رسیدم که این جنبش‌ها اکثرن به فکر توسعه‌ی کمی خود هستند تا کیفی. به این فکر می‌کنند که مثلن بگویند NGOشان چند عضو دارد؛ به این فکر نمی‌کنند که اهداف مشخصی برای تک تک اعضا مشخص کنند و یا تفکرات خودرا قوی‌تر و قابل دفاع‌تر کنند. مشکل‌شان همین است. البته از نظر من مذهب هم در ایران، در عدم موفقیت فمنیسم نقش داشته. آنجا که تا اسم حقوق زنان می‌آید از " الرجال قوامون علی النسا " سخن می‌گویند و زن را متعلق به مرد می‌دانند و طبق روایتی که شوهر را خدای زن در روی زمین می‌داند اختیار نفس کشیدن زن را هم به مرد می‌سپارند. کما اینکه برخی از دین داران زن را مظهر جمال و جلال الهی می‌دانند و از نظر آنها جمال و جلالی  خوب است که خفه خون گرفته باشد
کتاب تاریخ مشروطیت را که می‌خواند به پاراگراف جالبی رسیدم:
 “از اول عمرم تا بحال برایم بسیار مهالک در بر و بحر اتفاق افتاده و هیچکدام به بدنم لرزه درنیامده بود ، آخر ما هر چه تامل می کنیم می بینیم خداوند قابلیت در زن ها قرار نداده ست که لیاقت انتخاب کردن را داشته باشند ، اینها از آن زمره ند که عقول شان استعداد ندارد و در حقیقت تحت قیومیت قرار دارند ، چطور ممکن است به اینها حق انتخاب کردن داده شود”
سید حسن  مدرس (در ارتباط با پیشنهاد چند تن از نمایندگان مجلس دایر بر منظور کردن حق رای برای زنان در قانون اساسی مشروطیت / جلسه یازدهم شعبان سال قمری 1329 )
همان کسی که تا اسم دین و سیاست و این‌ها می‌آید آن جمله‌ی معروفش را که سیاست ما عین دیانت ما و دیانت ما عین سیاست ماست می‌آورند، چنین در مورد زنان سخنوری نموده‌اند! من مخالفم؛ اصلن مگر تو خودت عقلت کامل است که این چنین در مورد زنان و حقوقشان قضاوت میکنی؟! وقتی که گفتم دین در ایران مانع رسیدن به اهداف جنبش فمنیسم بوده به خاطر همچین تفکراتیست. این تفکر غلط است و البته ناآگاهی زنان و دخرتان از این موضوع هم مزید بر علت است.
روی سخنم با خوانندگان مونثم است. همین شمایی که خواننده این وبلاگید، چقدر نسبت به حقوق زنان و نقش زنان در جامعه اطلاع دارید؟ از جنبش های فمنیستی چقدر اطلاع دارید؟ از افراط و تفریط ها در این زمینه چیزی می‌دانید؟
حتی خود شما هم به این قضیه به چشم یک موضوع دست چندم و بی‌اهمیت نگاه می‌کنید! یا فکر می‌کنید هرکه با مردان مخالفت می‌کند فمنیست است یا راه مخالفت با مردان فمنیسم است!! نه... از دید من فمنیسم یعنی جنبش احقاق حقوق زنان! این هدف است. خیلی جفاها در قوانین ما در حق زنان شده است که نباید نادیده بگیریمشان. تبعیض ها و نابرابری ها در حقوق زنان و قوانینی مثل ارث و دیه و سنگسار و حق حضانت فرزند و ...
خب اگر تفکر داشته باشید و اندیشه ای پشت حرفها و رفتارهایتان باشد قطعن می‌توانید حقوق خودرا بازپس بگیرید.
دیروز وبلاگی را می‌خواندم نوشته بود: دیشب علی(شوهرش) که به خانه آمد شام نداشت. یعنی برایش شام درست نکرده بودم. دعوایی به راه انداختم و زدم بیرون. امروز هم خانه ی مادرم هستم!!! بعد یک نفر آمده بود و در نظرات این مطلب نوشته بود: آفرین؛ الحق که تو یک فمنیست واقعی هستی.
وقتی شام درست نکردن و رفتن به خانه مادر میشود تفکر فمنیستی، نتیجه‌اش این می‌شود که این جنبش به سرانجامی نمی‌رسد. تمام مشکلات ما و کجروی‌های ما از ناآگاهی و کج‌فهمیست. درد جامعه‌ی ما ندانستن و عدم تلاش برای دانستن است.
تا اسم فمنیسم می‌آید صدای برخی مردان بلند می‌شود که بله... فلانی هم از زنان حمایت کرده. خب! مشکلش کجاست؟ مگر قرار است چیزی از تو کم بشود؟ قرار است حقش را بگیرد؛ نمی‌خواهد که از تو بزند! تو خیلی زرنگی حواست به کار خودت باشد.


پ.ن:
1/
سخن در این باره بسیاره. نقد و تفسیرش بمونه به پای شما و کامنت دونی وبلاگم! میخوام دیدگاه های شما رو هم بدونم...
2/ آقایون هم در این زمین اظهار نظر کنن لطفن...
3/ خداییش برای این مطلب وقت گذاشتم و فکر کردم. ساده ازش نگذرید...

نظرات 66 + ارسال نظر
بی حیا یکشنبه 31 مرداد 1389 ساعت 09:59

فرزاد : سلام
ها؟؟؟ چته؟؟ ذوق مرگ شدی؟!

بی حیا یکشنبه 31 مرداد 1389 ساعت 10:01 http://bi-haya.persianblog.ir/

انقدر جوسازی کردی اینجا برای اول شدن که آدم وقتی میبیند هنوز هیچکس نظر نداده و تو همین الان آپ کردی ، استرس میگیرد که اگر اول نشوم چی ؟؟
:دی


جایزه م را نقدی حساب کن حاجی!!

فرزاد : سلام
خب الان که شدی چی؟؟!
:.
بیا بریم خونمون جایزه ات رو بدم! بریم!‌نقدی هم حساب میکنم!!

بی حیا یکشنبه 31 مرداد 1389 ساعت 10:08

زنبیلمان را که گذاشتیم بریم بخوانیم تراوشاتت را !!

فرزاد : سلام
برو بخون و نظر کامل بده ها!

بی حیا یکشنبه 31 مرداد 1389 ساعت 10:10

علم پیشرفت کرده عزیزم! شماره حسابم را میدهم !! :دی

فرزاد : سلام
ما سیستممن هنوز قدیمیست. حضوری تصویه حساب میکنیم.من تشریف بیاورم یا خودتان خدمت میرسید؟!

نگین یکشنبه 31 مرداد 1389 ساعت 11:00 http://www.inky.blogsky.com

فمنیسم ایده ی مسخره ایه.همون بهتر که هیچوقت نهادینه نشه و جدی نگیرنش.به نظر من جنسیت اصلا نباید اونقدر اهمیت داشته باشه که بخاطر دفاع ازش مکتب خاصی رو ایجاد کنن و به فکر گرفتن مواضع و افزودن اعضاشون باشن.
البته از هیچکسی پنهان نیست که زن و مرد در جامعه ما هیچ وقت حقوق مساوی ای نداشتند.وقتی کتابهایی مثل نظام حقوق زن در اسلام رو بخونی حالت از زن بودن خودت بهم میخوره.
ولی به نظرم فمنیسم هرچقدرهم آرمانی و تاثیر گذار باشه ؛ قوانین اسلامی و ... کشورمارو نمی تونه عوض کنه.تا وقتی بزرگ مردان کشور! تصمیم به تغییر دین و سیاستشون نکنن؛ هیچ مکتبی نمی تونه تاثیر گذار باشه....اشکال از دین و سیاست ماست.

فرزاد : سلام
خب اگه جامعه کاملن آرمانی باشه، بله، از جنسیت نباید صحبت کرد. اما وقتی تبعیض هست باید در صدد رفعش بلند شد. حالا چه توی جنگل چه توی مرداب.

آفرودیته یکشنبه 31 مرداد 1389 ساعت 11:00

ای بی حیااااااااا

منم میخواستم اول بشمممممم

فرزاد : سلام
بی حیا از صبح زنبیل گذاشته بود!

آفرودیته یکشنبه 31 مرداد 1389 ساعت 11:00

ای گووووودر لعنتی نمیشه زودتر خبر بده

بغضضضض

فرزاد : سلام
گودر حداقل یک ساعت بعد از آپ خبر میده!

دودو یکشنبه 31 مرداد 1389 ساعت 11:05 http://doudou.blogsky.com

اقا اینا قبول نیست....
من دومم

زاجع به پستتم می فکریم بعد می کامنتیم همی!

من در حمایت از بی حیا(عضوی از جامعه ی زنان)به شوما اجازه نمی دهیم به بهانه ی جایزه اورا بکشانید به خانه تان همی؟!!!

فرزاد : سلام
دوم کجا بود؟! چهارم شدی!
:.
میخوام حقشو بدم.

دودو یکشنبه 31 مرداد 1389 ساعت 11:06


وااااااااااااا
من دوم بودم که

اجکال نداره

فرزاد : سلام
دیر جنبیدی چهارم شدی!

آفرودیته یکشنبه 31 مرداد 1389 ساعت 11:09

دقیقا به اصل مطلب اشاره کردی! اینکه توی ان چی او ها همش به فکر تعدا هستن و اصلا کیفیت مسئله واسشون مهم نیست یه واقعیته! یا این که هر حرکت خودجوش بی ربطی رو به فمینیست بودن ربط میدن!
ولی خب میدونی از روز اول خشت رو کج گذاشتن و کج ادامه دادن وگرنه الان وضع این قشر مهممم جامعه اینطوری نبود!‌کلا عرض مینمایم

من دومما جایزه فراموش نشه

فرزاد : سلام
خب باید از همون جایی که خشت کج گذاشته شده دیوار تخریب بشه و دوباره ساخته بشه! حالا میخواد وسط دیوار باشه میخواد پی ساختمون باشه!

نازگل(کاغذ کاهی) یکشنبه 31 مرداد 1389 ساعت 11:20 http://kooche2.blogfa.com

اولن قالبت مبارکه .
دومن عجب منبری رفتیا ....
سومن مسئله فمینیست ریشه اش دفاع از حقوق زن و اینا نبوده . برای همینم نتونسته درست پیش بره .
حالا فعلن برم بعد میام برات میرم منبر .

فرزاد : سلام
چاکریم. قابل نداره. میخواید برداریدش
:.
منتظرم.

مینو یکشنبه 31 مرداد 1389 ساعت 11:47 http://yousefabad.blogfa.com

فرزاد تا اونجایی که من مطالعه کردم و میدونم‌‌ فمنیستی پاسخی بوده بر ضد مردسالاری های قدیم که توی همه ی جوامع هم وجود داشته. از اونجایی هم شکست ورده که قرار نیست هیچ جنسی برتر ازجنس دیگه باشه و تقریبا همه ی متفکران دنیا به این نتیجه رسیدن که قراره برابری در حقوق انسانی هم زن و هم مرد ها ایجاد بشه. تفاوت و برتری که قبلا وجود داشته و تبعاتش دیده شده.

فرزاد : سلام
ببین. همین دیدگاه اشتباهه! فمنیست ها نباید هدفشون ایجاد زن سالاری که نقطه ی مقابل مردسالاریه باشه!! و چون قرار نیست هیچ جنسی برتر باشه و همه در خلقت یکسان هستن باید تلاش کنن کمبود هارو رفع کنن تا به تعادل رسید.

سایه یکشنبه 31 مرداد 1389 ساعت 12:00

میدونی چیه ؟؟مشکل اینه ما خانوما هنوز فک می کنیم تا یه مرد بالا سرمون نباشه نمی تونیم زندگی کنیم!مثلا همین مادربزرگ خودم هنوز فک می کنه زن باید تو خونه آشپزی کنه و اگه چیزی شد شوهش کتکش بزنه!یا مادرم میگه زن بدون مرد نمی تونه زندگی کنه ما خانوما داریم خودمون با خودمون اینکارا رو می کنیم اونوخ من که مایم یه حرفی واسه حمایت از خانوما بزنم مادربزرگم میگه این چیزا رو جلو کسی نگیا که شوهر نمی کنی!

فرزاد : سلام
مسئله این نیست که مرد بالای سرتون باشه یا نباشه. مسئله اینه که پا به پای مردا... شانه به شانه... بتونید فعالیت اجتماعی و فکری داشته باشید. بحث بودن مردها نیست... بحث نبودن تفکره! تو یه فیلسوف یا اندیشمند زن به من معرفی کن!!؟ میتونی؟ هست؟ نه! مشکل اینه که تفکر رو خودتون کنار گذاشتید.

امین یکشنبه 31 مرداد 1389 ساعت 12:01 http://doreakhar.blogfa.com

سلام
والله من زیاد از فمنیسم چیزی نمیدونم فقط با توجه به چبزایی که گفتی
میشه گفت چیزه خوبیه!!!!
و اینکه من((قوانینی مثل ارث و دیه و سنگسار و حق حضانت فرزند)) اینو به شخصه قبول دارم
چون پرسیدم و قضایاشو میدونم
تو هم بهتره بژرسی
به نظر من خوب میخونی ولی خوب سوال نمیکنی
البته نظره منه

فرزاد : سلام
عزیزم من با انواع تفکرات دم خور بودم و معمولن از چیزهایی اینجا مینویسم که قبلن رفتم دنبالش و پرس و جو کردم و خوندم.
خوب میخونی ولی خوب سوال نمیکنی یعنی چی؟! خب چیزهایی رو میخونم که جواب سوالاتمه دیگه... خوب سوال نکردن دیگه چه صیغه ایه اخوی؟!!!

اکیوسان یکشنبه 31 مرداد 1389 ساعت 12:06 http://www.3donge.blogfa.com

از همون موقعی که این مردا فهمیدن حوا از گرده ی آدم ساخته شده(چرته)خودشونو کردن اشرف و زنا شدن کلفت سیله چرده.وجدانا این پایمال شدن حقوق زنا دو صومش تقصیر مردا نیست؟(استثنا هم داریم).
البته اینکه زنا خودشونم طبق عادتاشون قدمی بر نمیدارن جای خود داره دیگه.

فرزاد : سلام
تو یه متفکر یا فیلسوف زن به من معرفی کن، من همه تقصیر های آقایون رو می پذیرم.

سایه یکشنبه 31 مرداد 1389 ساعت 12:07

ما خانوما خودمون ارزش خودمونو پایین آوردیم و کاری کردیم که مثل یه ابزار بهمون نگاه کنن!یادمه یه بار یکی از بچه ها بحث حضانت فرزند رو به پدر مطرح کرد و گفت:چرا بچه مال پدره؟خانومه هم گفت:چون پدر می تونه به تنهایی بچه دار شه امام یه زن نمی تونه!خب این درست پس تکلیف اون مادری که 9 ماه درد و تحمل می کنه چی ؟ شب و روز بالای سر بچه اش می خوابه چی؟با مریضی بچه اش تب می کنه چی؟

فرزاد : سلام
خب مرد که نمیتونه بزائه!! خب طبیعی که یه دردهایی رو زنها تحمل کنن که مردها نمیدونن چیه!
اما دلیل حضانت باید توانایی تامین مخارج زندگی باشه عزیزم! 1 عمر هم که به بچه محبت کنی و شب بالا سرش بخوابی و براش تب کنی، وقتی نتونی مخارج زندگیشو تامین کنی راه رو اشتباه رفتی.

Miss o0o0o0om یکشنبه 31 مرداد 1389 ساعت 12:19 http://www.oooooom.blogfa.com

ما قانونای مسخره ای تو ایران داریم....
یه نمونه اش اینکه پدر از دنیا می ره....اما سرپرستی بچه به عهده ی پدربزرگ یا عموی اون بچه است.....مادر اینجا نقش گلابی رو داره.....
زن و مرد تو کشوره ما هیچ حق برابری ندارن.....
حتی ارث هم مسخره است.... چه فرقی بینه توی پسر با منه دختر وجود داره....؟!چرا باید یه پسر ۲ برابر یه دختر ارث ببره.....؟
من تمام این مشکلات رو از دین و سیاست کشورمون می دونم....که اصلا هم نمی تونم با این دو موضوع کنار بیام....!

فرزاد : سلام
ایران تنها اینطوری نیست. توی همون فرانسه ی مدافع حقوق بشر هم فمنیست ها را جسارتن به هیچ جاشون حساب نمیکنن!

هیدرا یکشنبه 31 مرداد 1389 ساعت 12:50

این یکی از بهترین مطالبی بود که تا حالا نوشتی!
نه بخاطر اینکه از حقوق زن حرف زدی بخاطر اینکه کاملا منطقی بود.
دقیقا مشکل همینجاست ،که زن ها خودشون خودشونو باور ندارن و نمیتونن قبول کنن که حقشون بیشتر از اینهاست!
و یا اگر خواستن دفاع کنن،به اشتباه این کارو میکنن!
جا انداختن این فرهنگ و مسائل زن احتیاج به یه برنامه ریزی دقیق و حساب شده داره!
متاسفانه مردم و اکثرا زن ها هنوز به اگاهی نرسیدن!
یک سری جلساتی توی دانشگاه با حضور دکتر کمپانی برگذار میشد که در مورد همین مسائل(دینِ
،زن،حق و...) حرف میزد؛فوق العاده بود!واقعا روشن فکرانه و با اگاهی کامل!
البته این جلسات خیلی کم برگذار میشد.بنده هم عضو بود!
و بعد مدتی کنسل شد..حیف...!
اااااچقد حرف زدم!

فرزاد : سلام
با تفکر کردن و توانایی اندیشیدن رو توی جامعه رونق داد. من هرچی به فکر فشار آوردم توی پس زمینه ی ذهنیم اسم هیچ متفکر و اندیشمند زنی رو پیدا نکردم. ما یه فیلسوف زن هم توی اجتماع نداریم که شناخته شده باشه. وقتی زن خودش نمیخواد تفکر کنه به اینجا میرسه که مشکل پیدا میکنه.

دودو یکشنبه 31 مرداد 1389 ساعت 12:56 http://doudou.blogsky.com

نمی دونم یه خاطر اطلاعات کممه یه واقعا یا واقعامعضله که من معضل می دونمش!

اما چرا باید تو دین ما داشتن ۴تا همسر جایز باشه؟؟؟
تو دین زرتشت داشتن ۲ تا زن همزمان غیر قانونیه.مگر اینکه طرف زنش مرده باشه بره یه زن دیگه بگیره.یا وقتی زنش بچه دار نمیشه یا بیماریی چیزی داره تازه با اجازه ی خود اون زن بره ازدواج کنه.
چرا حق طلاق اصولا برای مرده؟؟؟حالا بعضیا میگیرن کاری ندارم.ولی میگم چرا باید به طور عادی حق مرد باشه؟؟؟
الان تو ایران زن ها خیلی از کارار و میتونن انجام بدن قبول ولی بزرگترین مشکلاتشون هنوز حل نشده.اینکه یه زن بتونه مثلا وکیل شه یا هر شغل دیگه که نشد حقوق!چرا باید بعد طلاق پدر حضانت اون بچه رو بگیره به عهده؟؟؟هرچی سختی و درد و رنج و غم و ناراحتیه زن داره تحمل می کنه.نمی خوام بیخودی دفاع کنم.اما اگه واقعا فکر کنیم میبینیم همینطوره.درد دوران بارداری..درد زایمان...بعدش...هزار و یک جور اشک و اه برای اون بچه...مردم احساس داره ولی با هر گریه ی بچه از جاش نمی پره ببینه چشه و تا صبح بالای سرش باشه.
اصولا لقمه حاضر اماده تو دهن اون اقای محترم است.اخرشم اگه بخواد طلاقشم میگیره بچشم پیش خودش نگه می داره.

شاید اگه به این مسائل توجه میشد اون گروه های فمینیستی که گفتی به کیفیت کارشون توجه میکردن نه کمیت.
وقتی هرقدر زور بزنیم بازم قانونمون حق رو به مرد میده چه امیدی باقی میمونه؟!!!

فرزاد : سلام
خب در این مورد که مرد چهارتا و زن یکی و اینا باید بگم مخالفم باهاش ااما بر میگرده به طبیعت مردها که تنوع طلب و زنها که انحصارطلب هستن. مرد ذاتن زیاد خواهه و زن یکی و تمامیت خواهه. نمیشه این طبیعت رو عوض کرد اما میشه کنترلش کرد. و راه کنترش رو هم این قانون چهار زن قرار دادن@

دودو یکشنبه 31 مرداد 1389 ساعت 12:57 http://doudou.blogsky.com

وای چقدر حرفیدم

فرزاد : سلام
واقعن ممنونم.

پرستو یکشنبه 31 مرداد 1389 ساعت 13:24 http://www.parast00k.blogsky.com

هر چه مردان درباره ی زنان نوشته اند باید نا مطمئن باشد زیرا مردان درآن واحد هم داورند و هم طرف دعوا(پولن دولابار)
سلام داداشی
به نظر من نمیشه خیلی متعصبانه از فمینیسم طرفداری کرد، نمیشه ام کاملا ردش کرد. من طرفدار فمینیسم لیبرالم. یعنی از قوانین و سنتهایی که حق رو به مرد میدن و با ادعای حمایت از زنان یه سری قوانین بیخود رو به نفع آقایون وضع میکنن، بدم میاد.
به قول سیمون دوبووار انسان زن به دنیا نمیاد بلکه زن میشه. یه سری شرایطی رو قبول میکنه که به عمد به دنبال تحقیر خانوماست و اگه اون عوامل شناخته بشن، میشه باهاشون مقابله کرد.
اگه به این موضوع علاقه داری حتما کتاب جنس دوم سیمون دوبوورا رو بخون.

سایه یکشنبه 31 مرداد 1389 ساعت 13:25

یکی منو توی این گراواتور ثبت نام کنه هر چی رمز بش میدم قبول نمی کنه!

فرزاد : سلام
منم هرچی رمز دادم قبول نکرد تا آخرش شروع کردم و 25تا از حروف لاتین رو توش وارد کردم. قبول کرد. توهم همین کار رو بکن.

نسرین یکشنبه 31 مرداد 1389 ساعت 13:33 http://ghasedak-ne.blogfa.com/

حالا شما که این مطالبو نوشتی خودتم بهش اعتقاد داری؟ یا شما هم از اونایی هستی که فقط به حرف مدافع حقوق زنا هستی ؟
قبول داری نصف مشکلات خانوما از تفکرات خودشونه؟؟ کارایی که لطف کردن قبول کردن و بعد شد وظیفه شون
از که نالیم که از ماست که بر ماست....

فرزاد : سلام
من اصولن هرچی رو مینویسم بهش اعتقاد دارم و یا به عبارتی به هرچی اعتقاد دارم مینویسم.

Smile To Me یکشنبه 31 مرداد 1389 ساعت 13:33 http://www.xyz.blogsky.com

سلام دوواش

شرمنده امتحان دارم وقت ندارم بخونمش!

اومدم احوالتو بپرسم! خوبی؟ رو به راهی؟

فرزاد : سلام
چاکررررررررررریم دووواش. خوبیم به خوبی شوما! موفق باشی

آشنای قدیم یکشنبه 31 مرداد 1389 ساعت 13:36

حیف...حیف
روزیکه اومدم به وبلاگت پیش خودم فکر کردم عجب جوون فرهیخته ایی...چقدر با کمالات مطلب می نویسه...
اما حیف که الان مدتیه میام میبینم فقط گیر دادی به زن جماعت و رختخواب و لباس زیر و ...
توی کامنتهاتم که نگاه میکنم ماشالله همه اش شده حرفهای رختخوابی...!!!
آقا فرزاد یک کم به خودت بیا...حیف نیست وبلاگ به اون خوبی رو با این خزعبلات داری به گند میکشی؟
حیف شخصیتت نیست که اینهمه توی کامنتهات حرفهای زشت و رکیک باید دید که مسبب اصلیش خودت هستی؟
کاش برمیگشتی به اصل خودت...
اگر نمیخوای برگردی به اصالت خودت بهتره اسم کافه چلچراغ رو عوض کنی به جاش بگذاری کافه سکس...فکر میکنم اینطوری آمار بازدید و تعداد نظراتت هم همونطور که دوست داری بیشتر میشه

فرزاد : سلام
آقا من کملات و فرهیختگیم کجا بود؟! هندونه نذار زیر بغلمون.
من یه تفکراتی دارم که میخوام انتقالشون بدم. راه انتقال تفکراتم رو هم پیدا کردم. شاید از دیدگاه شما سبک سری میکنم و خزعبلات مینویسم اما مطمئن باش من هیچوقت توی زندگیم محض سرگرمی و بی برنامه کاری رو انجام نمیدم.
جسارت نشه... ولی توی یونان و زمان فلاسفه... مثل سقراط... یه نظریه ای داشتن که برای انتقال اندیشه هاشون با شاگرداشون رابطه جن30 هم برقرار میکردن. میگفتن در تاثیر و انتقال افکار تاثیر داره. و همونطور هم که میدونی در اون زمان زنان اصلن محل تفکر به حساب نمی اومدن و منظور از استاد و شاگرد و اینها کلن جماعت مذکر بودن. یعنی اگر جنابعالی میخواستی به قضیه نگاه کنی میگفتی سقراط لو.اط میکرده اما از دید خودشون راه جذب افراد و انتقال اندیشه بوده.
من راه انتقال اندیشه ام رو پیدا کردم. تو مو میبینی و من پیچش مو عزیز دل! همیشه که نمیشه رفت بالای منبر و قلمبه سلنبه و عصا قورت داده و با عفت کلام کامل و رعایت ادب و جسارت نشه و اینها حرفت رو رسوند. مردم از اینها خسته شدن و به حرف اینها گوش نمیدن. به حرف های عوامانه اما با تفکر بیشتر گوش میدن.

بی حیا یکشنبه 31 مرداد 1389 ساعت 13:38


من همیشه میگویم برای چیزی که مردم نمیفهمند به نفعشان است ، نباید جان بدهی! چه ارزشی دارد؟ من مگر چند سال میخواهم زندگی کنم که این همه دردو مشقت و شکنجه ی جسمی و روحی بکشم که از حقوق همجنسان خودم دفاع کنم آخرش به چشم یک مرفه بی درد بهم نگاه کنندو بگویند چه دل خوشی داری تو ! مردم تو نون شبشون موندن!!!!
فکر کن مردم هنوز درک نکردند اع دام های 67 را !! هنوز نمیداند چرا! حقوق زنان پیشکش!
کلا" با این قضیه حال نمیکنم! مردم نمی فهمند ! مردم کشور ما حداقل! جوگیرند!
اصلا" از این بحث ها خوشم نمی آید! اصـــــــــــــــــــــــلا " !!!

فرزاد : سلام
خب این خودخواهیه. اگه دوست داشتی گاهی از خودگذشتگی داشته باشی برای نسل بعد از خودت میتونی به این قضایا و بحث ها هم وارد بشی.

بی حیا یکشنبه 31 مرداد 1389 ساعت 13:40

وکیلم را میفرستم!:دی

فرزاد : سلام
مگه من قراره وکیل بفرستم که وکیل میفرستی. مرد و زنونه (بر وزن مرد و مردونه) بیا تسویه حساب کنیم.

جودی آبوت یکشنبه 31 مرداد 1389 ساعت 14:13 http://sudi-s.blogsky.com

آقا زنونه مردونش نکنین
همه آدمیم .اگر باشیم! پس بهتره انسان باشیم . اگر بتوانیم !

فرزاد : سلام
زنونه مردونه نیست. بحث متعادل شدنه جامعه است!

غزل یکشنبه 31 مرداد 1389 ساعت 15:11

حرفاتو قبول داشتم...آره این روزا زنان و دختران جامعه ما واقعا دارن با بی فکری دست به عمل میزنند...درمورد مذهبم باید بگم که واقعا وقتی خدا داشته این دین رو مینوشته زنان رو جایه Biiiiiiiiiiiiiiiiib هم حساب نکرده و فقط آقایونو دیده...منم خیلی وقتا به حقوق زنان فکر میکنم درموردش بحث میکنم البته حالا دیگه نه اون موقع که حوصله داشتم و یه دختر سالم و سرزنده بودم حتی یه بار نزدیک بود با یکی از استادام سر این قضیه دعوامون بشه!!!....اما واقعا اینو قبول دارن خانومای ما هنوز نمیدونن که حقوقشون چیا هست که بخوان ازش دفاع کنن...به خاطر همینم رو به هر مزخرفی میارن تا بگن خیلی دارن از حقشون دفاع میکنن در صورتی که....به هر حال عیب کار از جعبه تقسیم نیست...سیم سیار دل ما سیم نیست!!!
حیف که این روزا حالم اصلا خوب نیست و مغزم هنگیده وگرنه حرف برای گفتن در این زمینه زیاد داشتم...!

فرزاد : سلام
باید برای این قضیه و راه حلش وقت گذاشت و کار کرد. با حرف حل نمیشه.

kiarash یکشنبه 31 مرداد 1389 ساعت 17:21 http://kianevesht.persianblog.ir

داداچ فرزاد ما که حمایت کردیمممم !!!
اصلا شوووما هر کاری کنی ما حمایت می کنیم ؛ تکبیررررر :دی
بعدا می آیم کلی بالا منبر می ریم براتون الان روزه ایمممم مخمون تعطیل شددده !!!

فرزاد : سلام
چاکریم داداچ. رهبرکه شدم میذارمت دست راستم

پانی یکشنبه 31 مرداد 1389 ساعت 17:55 http://rashno68.blogfa.com/

خب فکر میکنم اشتباه میکنی که فکر میکنی با گرفتن حقوق زن ها قراره چیزی از مرد ها کم نشه.جامعه ما یه جامعه نسسبتا مرد سالار بوده و الانم هنوز در جاهایی این تفکر باقی مونده.مردها پاهاشونو گذاشتن روی شونه زنها و خودشونو بالا کشیدن حالا که زن ها قصد دارن زیر پاهاشونو کمی خالی کنن ترسیدن و البته که ترس به جاییه.خیلی از زن ها هنوز فکر میکنن که باید با یه مرد مخالفت کرد یا دعوا کرد یا از این چیزهی تا فمینیست بود.یعنی خیلی از زن های جامعه ما نمیدونن فمینیسم چیه دیگه مردها بماند.از اونجایی که ما در جمهوری اسلامی زندگی میکنیم باید باید باید همه چیمون اسلامی باشه اون از جنبش سبز اینم از فمینیسم اسلامی.

فرزاد : سلام
چیزی کم نمیشه. مگر اینکه بازم قرار باشه از اون ور پشت بوم بیوفتیم. وقتی حقوق زن و مرد برابر باشه و جامعه به تعادل رسیده باشه، زن در تعامل با مرد و مرد در تعامل با زن باعث تکامل هم دیگه میشن. یعنی هدف اولیه ی افرینش. پس هیچ کس هیچی رو از دست نمیده. تازه به کمال هم میرسیم.

Ghazal یکشنبه 31 مرداد 1389 ساعت 18:10 http://more-smoke.blogfa.com

خب من اصلاً از این بحثا خوشم نمیاد!!!
و نظری ندارم!

فرزاد : سلام
یه نخ سیگار بهت بدم دود کنی تا ما بحث میکنیم؟

فراری یکشنبه 31 مرداد 1389 ساعت 18:26

سلام
خوبی؟
هوووم بلاخره وبتو یافتم
برام سخت بود بعد ۲سال نیام وبت
ایمیلمم گذاشتم اما خب
الان اومدم بگم اگه دوس نداری بیام وبت یه میلی چیزی بزن تا بدونمو نیام
دوست ندارم وجودم جایی تحمیل شه
موفق و شاد و پیروز
راستی حسین خان نیستن چرا؟
بدرووووووووود

فرزاد : سلام
دمت گرم همشیره. دوبار برات پیام گذاشتم و آدرس دادم. حالا میگی از دوست ندارم نیای؟!! توی وب سیاوش که آدرس وبم توی نظرات بود. در ضمن فکر میکردم اون آدرس رو بهت داده.
:.
حسین جوووون هم زنده است و سرحال و سرخوش و خوب. منتهی فعلن قصد نداره توی نت بنویسه.

دختر ِ کوچه پشتی یکشنبه 31 مرداد 1389 ساعت 19:37

درسته که وقت گذاشتی و رو حرفایی که گفتی فکر کردی.
اما با بحث کردن چیزی درست نمی شه . من نظرم رو بگم ٬ اون نظرش رو بگه..یکی دیگه بگه اینا خوبن اما این مسئله یه بحث می خواد توی طیف خیلی وسیع. یه طیفی که اگه یه نظری توش پیدا شد که تافته ی جدا بافته س ٬ بشه بهش عمل کرد.
به شخصه هیچ وقت طرفدار فمنیسم و حقوق زنان و این چیزها نبودم و نیستم. به نظرم مشکل ریشه ایه و ریشه ش هم توی خانوماس ..اکثر خانوما باور کردن که زن یعنی در اختیار شوهرت باش و بچه بزرگ کن و اینها. این خود زنه که باید بفهمه که چه توانایی هایی داره و می تونه مساوی با یک مرد باشه یا به عبارتی خودش مرد باشه اصلا.

فرزاد : سلام
خب از کجا باید کار رو شروع کرده؟! اول در مورد فکر میکنن بعد حرف میزنن بعد عمل میشه. یه پروسه است. به سادگی که نیست.

[ بدون نام ] یکشنبه 31 مرداد 1389 ساعت 19:39

همونطور که گفتی درد جامعه ی ما ندانستن و عدم تلاش برای دونستنه.
فکر می کنیم که می شه با تکیه به چند تا تجربه و ریش سفید همه چیر رو حل کرد!

فرزاد : سلام
خب تو که اینو میدونی برای فهمیدن خودت و فهموندن به بقیه تلاش کن.

دختر ِ کوچه پشتی یکشنبه 31 مرداد 1389 ساعت 19:40

این نظر بالاییه ماله منه. باز یادم رفت اسممو بنویسم ..:دی

راستی..اووووووووول . بقیه نظرا حساب نیستن

فرزاد : سلام
هه! اول بشی باید جایزه بدی هاااا!!! سیستم اینجا عوض شده!

غزل یکشنبه 31 مرداد 1389 ساعت 21:39

آره خوب با حرف حل نمیشه ولی از اون طرف کسی هم پیدا نمیشه که بخواد واسه این موضوع راه حل پیدا کنه و از این حرفا!!!...این مسئله با همه اهمیتش واسه خیلیا بی اهمیته!...

فرزاد : سلام
خب این معضل که مربوط به من نمیشه. تو و هم جنسات باید برای حلش کاری کنید.

بی حیا یکشنبه 31 مرداد 1389 ساعت 22:09

برای کی از خودگذشتگی کنم ؟؟ ها؟؟
این همه از خودگذشتگی کردند چی شد آخرش؟؟
کی فهمید؟؟؟؟؟
این همه اخراج شدند کی فهمید؟؟ کی گفت آبتان کم است نونتان کم است ؟ زنده اید اصلا"؟
اصلا" جای دور نمیروم!
همین بحث خودت!
همین الان این همه زن که فعالیت میکنند برای سایر زن ها! یرای آزادیشان ! این همه شکنجه میشوند کسی نمیفهمد!
مثلا" سر قضیه ی استادیوم رفتن زن ها ، سر جمع شدن آن زن ها جلوی استادیوم کسی فهمید با آنها چه کردند؟ کسی گفت آقا دستت درد نکند چه حرکت قشنگی ما هم هستیم از این به بعد؟
جسارت نباشد ها! اما همه فقط حرفند! فقط حرف های قشنگ می زنند! پای عمل که میرسد همه سوت میزنند!
آره ! من هم دوست دارم حقم برابر تو باشد در این جامعه! خیلی هم دوست دارم! اما فکر اینکه من اقدامی کنم در این راستا و عواقبش ... ته دلم را خالی میکند! میترسم! پس میگویم که نیستم!میگویم که اقدامی نمی کنم!
این را الان میگویم که فقط حرف است و عملی در کار نیست! اینطوری وقتی پای عملش رسید دورو نمیشوم مثل همه!!!

فرزاد : سلام
آفرین به صداقتت... منتهی تا زمانی که تو و امثال تو ترس دارن و اینه طرز فکرشون اوضاع همینه که هست. ارث من دوبرابر تو و حق طلاق هم با منه!‌راحت میرم استادیوم و تو نمیتونی... به همین راحتی...

kiarash یکشنبه 31 مرداد 1389 ساعت 22:13 http://kianevesht.persianblog.ir

داداچ مگه قبل انقلاب نخواستن برا زن ها حق رای بگذارن که آقایون اومدن گفتن از زن ها دارید سوء استفاده می کنید اصول انقلاب سفید رو بخونید ...
بعد هم بی تعارف بگممم نباید اون دسته از خانم هایی که دچار شکست عشقی شدن و به قول خودشون حالشون از مردها به هم میخوره رو فمینیست تلقی کرد !!!جالب اینه که بنیانگذار مکتب فمینیستی خودش مرد بوده !!!
به هر حال یکسری ها واقعا به گند کشیدن این مکتب و الان بهتره بگیم جنبش احقاق حقوق زنان تا فمینیست ...
انصافا قبول دارم که حقوق زنان در این مملکت خیلی پایمال شده اما سوال اینجاست حقوق چه قشری از جامعه پایمال نشده !!!
باید تکلیفمون مشخص کنیم که ایا در مسائل اجتماعی احکام اعراب جاهلیت رو معیار می خوایم قرار بدیم یا مثلا حقوق بشر امروزی رو ...
صلوات بِرفِستین ما از منبر پریدیم پایین

فرزاد : سلام
آفرین. یه نکته جالب توی حرفات گفتی.
ما یه نظریه داریم که میگه انسان اصالت(اومانیسم) داره واین انسان حقوق داره(هیومن رایتس) پس چون حق داره یه سبک زندگی داره(لایف استایل) و این سبک زندگیش میشه دین. یه نظریه ی نئو لیبرال. من دنبال اینم. باید این توی جامعه حاکم بشه بجای حکومت عربی جاهلیتی...

غزل یکشنبه 31 مرداد 1389 ساعت 22:30

یه چیز دیگه هم میخواستم بگم ولی وقتی کامنت بی حیا رو دیدم بهش گفتم دمش جیززززز!
راست میگه خیلی ها که درمورد حقوق زنان حالا چه زنش و چه مردش دارن حرف میزنن دقت کن فقط حرف میزنن ولی هیچ کاری نمیکنن چون فقط حرف میزنن و جرات عمل ندارن...منم تازگیا بحث داغ فمنیستی و این چیزامو گذاشتم لبه کوزه...تا حالا به کسی نگفته بودم اما من وبلاگی داشتم و حتی تو وبلاگایی عضو بودم که همش بحثمون درمورد حقوق زنان بود...چقدر بحث کردیم و چقد فکر کردیم ولی دیدیم آقا جان وقتی ملت خودشون نمیخوان وقتی بعضی از خانوما جرات ندارن هنوز به شوهرشون بگن تو! یا آقایونی که خانوما رو به چشم یه برده میبینن واسه چی من و چند تا از دوستام این وسط خودمونو ببخشیدا جر بدیم!!! به قول بی حیا آره ما هم میخواییم حقمون به اندازه شماها باشه...آزادیمون به اندازه شما ها باشه ولی تا وقتی اوضاع بعضی از خانوما و آقایون اینجوریه هیچ وقت قرار نیست بین زن و مرد عدالت برقرار بشه!!!
ببخشید اگه پر حرفی شد...چند وقت پیشم سپیده تو وبش یه مطلبی درمورد بکارت و حقوق زنان و از این حرفا نوشته بود و من فقط به عنوان جواب تمام اون حرفا یه شعر براش نوشتم که اسم شاعرشم نمیدونم ولی بخون شاید تو هم مثله بعضیا خوشت اومد و یه چیزایی از حرف خانوم ها فهمیدی:

فرزاد : سلام
ترس و ناامیدی از نتیجه بیشترین دلیلی بود که از کامنت ها تا الان برداشت کردم.

غزل یکشنبه 31 مرداد 1389 ساعت 22:31

به نام خدایی که زن آفرید / حکیمانه امثال ِ من آفرید

خدایی که اول تو را از لجن / و بعداً مرا از لجن آفرید !

برای من انواع گیسو و موی / برای تو قدری چمن آفرید !

مرا شکل طاووس کرد و تورا / شبیه بز و کرگدن آفرید !

به نام خدایی که اعجاز کرد / مرا مثل آهو ختن آفرید

تورا روز اول به همراه من / رها در بهشت عدن آفرید

ولی بعداً آمد و از روی لطف / مرا بی کس و بی وطن آفرید

خدایی که زیر سبیل شما / بلندگو به جای دهن آفرید !

وزیر و وکیل و رئیس ات نمود / مرا خانه داری خفن آفرید

برای تو یک عالمه کِیْسِ خوب / شراره ، پری ، نسترن آفرید

برای من اما فقط یک نفر / براد پیت من را حَسَنْ آفرید !

برایم لباس عروسی کشید / و عمری مرا در کفن آفرید

به نام خدایی که سهم تو را / مساوی تر از سهم من آفرید!!!!

فرزاد : سلام
مبالغه آمیز... دروغین... و بدور از واقعیت... همین

یکی مثل من یکشنبه 31 مرداد 1389 ساعت 22:32 http://hassankachal3.blogfa.com

بابا فمنیست .. من که خیلی هم منیست و خیلی هم گی گرا هستم .. باور نمیکنی ؟!! برگرد تا نشونت بدم !
از تو بعید بود پست به این متفاوتی بدی ..

راجع به فمینیست هم نظری ندارم .. چون اطلاع چندانی ازش ندارم .. فکر هم نمیکنم تو کشور ما کسی دقیقا بدونه فمینیست چیه و چی میخواد .. ملت ما کلا از هر مقوله ای ظاهریاتش رو برداشت میکنن و عمق مطلب رو ول میکنن به امان خدا .. این قضیه فمینیست هم همینه .. و به نوعی شده جامعه مبارزه با مردان .. در حالی که در واقع این چنین نیست ..

هدر جدید بس جالب انگیزناک شده .. تحولات جدید مبارکا باشد ..

فرزاد : سلام
من آخرش نفهمیدم تو وضعیتت چه ریختیه! یه بار میای و از قوم لو.ط حرف میزنی و میگی عمل کثیفشون!‌بعد اینجا حرف از گی گرایی و منیست میزنی! وضعیتو مشخص کن من بدونم چه ریختی باهات رفتار کنم!

غزل یکشنبه 31 مرداد 1389 ساعت 22:33

بیت آخرش رو واقعا دوست دارم و مهمه: خدا سهم شماهارو واقعا مساوی تر آفرید...همین!

فرزاد : سلام
پای خدا رو وسط نکشن...

اکیوسان یکشنبه 31 مرداد 1389 ساعت 22:52 http://www.3donge.blogfa.com

یه فیلسوف بگم بهت؟
خجالت نمیکشی؟
یعنی منو نمیشناسی؟
آلزایمر تو این سن نوبره والا

فرزاد : سلام
هه... یه امضا به من بده!

امین یکشنبه 31 مرداد 1389 ساعت 23:39 http://doreakhar.blogfa.com

سلام علیکم و رحمت الله و برکاته!!!
نه خبر؟
منظورم اینه که تو کتاب فرصت نداری سوالی ازش کنی
من بعضی وقتها از یه چیز تو کتاب سوال پیش اومد واسم مجبور شدم برم از یکی بپرسم . پرسیدن خیلی راحت آدمو به جواب میرسونه
اگه جمله بندیم بد بود به بزرگواریت ببخش دااااااااااااش
راستی نگفتی چند سالته کوجه شهر مشینه؟

فرزاد : سلام
آها از اون لحاظ! خب من معمولن سوال برام ژیش میاد بعد میرم سراغ کتاب.
چاکریم.
من هنوز سی سالم نشده! ده سالگیمو هم گذروندم
:.
هرجای شهر که خسته شدم میشینم.

امین یکشنبه 31 مرداد 1389 ساعت 23:40

وای جانه تو هر وقت نگاه به اواتارم میکنم حالی به حالی میشم خیلی قشنگه!!!نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

فرزاد : سلام
چیزی پیدا نیست که! از چه لحاظ حالی به حالی میشید؟

فهیمه دوشنبه 1 شهریور 1389 ساعت 00:55 http://matarsak2020.blogfa.com/

نیاز نیست که کسی بدونه حقت چیه نیاز نیست کل ملت و دولت بدونند حق زن چیه چون حق دادنی نسیت بلکه حق گرفتنیه .پس تنها کافیه که خودت بدونی که حقت چیه وبعد بری ودنبالش.حزب فمنیسم هم یک حزب کاملا تهی و پیش پا افتاست .

فرزاد : سلام
خب تا نری دنبالش و نفهمی حقت چیه و تفکر نداشته باشی و عمل نکنی به تفکراتت که به جایی نمیرسی.

Miss o0o0o0om دوشنبه 1 شهریور 1389 ساعت 03:24 http://www.oooooom.blogfa.com

هه...الا اپ می کردی که ما هم اول شیم دیگه....دی:!

فرزاد : سلام
یا فردا ساعت 9 صبح آپ میکنم یا فردا شب ساعت 12
البته احتمال فردا شب 12 بیشتره!

آیدین دوشنبه 1 شهریور 1389 ساعت 05:10 http://ghostantanzie.mihanblog.com/

خب تو که نمی تونی یه حرفی از مدرس بیاری و بگی حرف دینه ؟ الان مگه هر آخوندی که حرف می زنه حرف دین رو می زنه ؟ 90 درصدشون هیچ ربطی به دین ندارن

فرزاد : سلام
خب این تریبون دین کجاست و دست کیه من برم باهاش مصاحبه کنم؟ سخن گوی دین... روابط عمومی دین اگه اخونها و روحانیت و آیات عظام نیستن، پس اینا توی مملکت چه گهی میخورن و واسه چی حقوق میگیرن؟

تلاله دوشنبه 1 شهریور 1389 ساعت 09:51

سلام فرزاد جان...اول از همه باید بگم هر چی شما بگید ناراحت نمیشم...اون داستان که نه ,اون خاطره هم چون از زبان یکی از آشناهای نزدیک راوی شنیدم اینجور نوشتم. این سه نقطه ها هم عادت شده وترک مرز است...اما درکل چشم حتما رعایت میکنم.مرسی که دقیق می خونی.واما پست خودت
میدونی فرزاد جان تو جامعه ما همه دم میزنن از اینکه حقوق زن رو رعایت میکنن .اما حقوقش چیه مگه که همه زیرش میزنن....یه سر به دادگاه خانواده که بزنی می بینی که 80درصد اختلاف ها سر اینه که زن ومرد باهم تفاهم جنسی ندارن.مردا اکثرا..میگم اکثرا چون همه اینجور خودخواه نیستن والحق حقوق زن رو رعایت میکنن...اکثرا تو جامعه ما فک میکنن که مرد بودن یعنی اقتدار داشتن وکسی که به همسرش احترام میگذاره زن ذلیل و از این حرفا...مرد سالاری اون قدر زیاده که بیشتر خانمها برای حفظ زندگیشون مجبورن تن بدن به زور و قدرت مردها....اگه اون موقع ها مسئولیت مرد زیاد بود الان دیگه اونقدر نیست چون خانمها مرد شدن وپا به پای مردا بیرون کار میکنن. ومن میدونم که میتونن گلیم خودشون رو از آب بکشن بیرون....من مردایی رو میشناسم..که دولنگ هوا تاظهر میخوابن و بی مسئولیتن..اما متاسفانه تو جامعه ما این جا نیافتاده..حرف بزنی میگه مردم...
زن برای مردای جامعه ما یه ابزار شده که فقط باید مثل بچه بیاره...بشوره.بپزه...اما واقعا این جور نیست...اگه حق وحقوقی هم که داره وازش دم میزنن فقط روی یه کاغذه...مثل مهریه...تا وقتی کله ها گرمه مهریه های آنچنانی می نویسن...فرزاد دقت کن می نویسن...اما اگه زن بخواد این حق رو ..حتی اگه زندگیش در آرامش هم باشه همه چیز به خاطر این درخواستش میریزه به هم...به طلاق وطلاق کشی میرسه...زن در جامعه ما یعنی ابزار دست مردها..عروسک خیمه شب بازی...حرف زیاده...وقتم کمه اگه خواستی واست ایمیل میکنم مابقی شو..
در پناه خدا .ما نا باشی
ببخش سرت رو درد آوردم

فرزاد : سلام
خانومها مرد شدن و پا به پای مرد ها کار میکنن؟! این جمله ی شماست!!
پس کار کردن یعنی مرد یعنی کار برای مرده! خب وقتی توی ذهن تو هنوز همچین چیزی هست نمیشه غیر از این انتظاری داشت!
خب تنها بحث حقوق زن نیست! من همین جا در جواب برخی نظرات گفتم که شوما از خودگذشتگی کنید و برید جلو و راه رو برای بقیه باز کنید. جواب میده به من چه!؟ چرا من خودمو فدا کنم؟!چرا من برم جلو!؟ یکی دیگه بره!
:.
هه... با این نوع تفکر و این شجاعت و دل جرات و اندیشه غنی که برای تغییر اوضاع دارن این زنان حتمن موفق میشن!!!! عمرن...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد