کــــ افــــ ه ۴۰چــ ــراغــ ــ

اینجا چراغی روشنه...

کــــ افــــ ه ۴۰چــ ــراغــ ــ

اینجا چراغی روشنه...

زندگی ِ دلقکی ِ نکبتی!!

درود
الان فقط یه دماغ پلاستیکی قرمز رنگ و یک لباس گشاد مسخره کم دارم. مقداری هم رنگ می‌خواهم تا روی صورتم نقش لبخندی را نقاشی کنم! تنها تفاوت من با یک دلقک، کمبود همین هاست...
وقتی با دل‌گرفته و خسته از روزگار می‌خندی و لودگی می‌کنی... وقتی خودت را فراموش می‌کنی... غرورت را زیر پا له می‌کنی... و به  زور و زحمت می‌خندی تا دیگران بخندند! اشکت را توی هزار سوراخ سنبه پشت چشمت پنهان می‌کنی تا مبدا بیرون بریزد و هویدا کند راز درونت را... وقتی می‌گویی خودم به جهنم، بگذار دیگران را شاد کنم، دلقکی دیگر... یک دلقک تمام عیار.
زندگی‌ام شده عینهو دلقک‌ها! دل ِ من هیچ... حال ِ تو خوش، تمام زندگی ام شده! خودم را... خود ِ خودم را انداخته‌ام گوشه‌ی پستوی خانه‌مان و دلقک‌وار زندگی می‌کنم! حتا حق گریه هم ندارم! تا اسم اشک و بغض می‌آورم، می‌گویند: تو مردی؟! خجالت بکش؟! از خودت خجالت بکش؟! آخر از چه خجالت بکشم؟ از اینکه خودم را رها کرده‌ام و فکرم شده تو!؟ از اینکه به فکر این هستم که چگونه تورا بخندانم خجالت بکشم؟
نیمه‌های شب رفتم و روی یک صندلی توی پارکی نشستم. خیره شده بودم به سایه‌ام! یک فکر مدام توی ذهنم رژه میرفت. خودکشی! منتهی نمی‌دانم کدام را بکشم... خودم را... یا دلقک را...


یک فنجون قهوه ی تلخ:

 کافه چی: همین است دیگر! زندگی ِ دلقکی ِنکبتی آخرش همین می‌شود که هیچ‌کس حوصله‌ات را ندارد! یک عمر می‌خندانی، خودت را بیخیال می‌شوی، همیشه حوصله‌ی همه را داری، اما نوبت خودت که می‌شود... نوبت غم و غصه‌ی خودت که می‌شود... وقتی دنیا روی سرت خراب شده و دنبال هم‌دم می‌گردی... دنبال یکی که حداقل یک ساعت برای تو دلقک بشود؛ نیست... یعنی پیدا نمی‌شود. همه برمیگردند به همان قالب اصلی خودشان... صبرشان تمام می‌شود... حوصله‌ات را ندارند... همان خودخواهی میشوند که بودن!
زندگی ِ دلقکی ِ نکبتی همین است آخرش...

نظرات 110 + ارسال نظر
شاباجی خاتون شنبه 23 مرداد 1389 ساعت 10:06 http://madmazelmargaret.blogfa.com

خاتونمون افتاد تو بالایی،گفتیم اصلاحش کنیم!

فرزاد : سلام
خاتون!!!

اکیوسان شنبه 23 مرداد 1389 ساعت 11:08

آدم خودش هم که باشه حتی بدون دلقکش هیشکی ستایشش نمیکنه.
من که همون دلقک باشم سنگین ترم لااقل خودم که خودمو ستایش میکنم.

فرزاد : سلام
بخاطر همینه که میخوام از عالم و آدم رها بشم...
سر به آزادگی از خلق برآرم چو سرو...
گر دهد دست که دامان ز خسان برچینم....

الی شنبه 23 مرداد 1389 ساعت 12:08 http://elinaz23.blogfa.com

یه روز یه دلقکی بوده که دچار افسدگی میشه مثل تو.. پامیشه میره پیش یه دکتر روانشناس میگه که حال و روزه خوبی نداره..می دونی دکتره بهش چی میگه؟؟
میگه یه سیرک اینجا هست که یه دلقکی داره که همرو می خندونه برو اونجا اونو کاراش رو ببینی میخندی و حالت خوب میشه...!!!
دلقکه پامیشه و میگه من همون دلقکم.!!!!

نمیدونم چی بگم حرف حرف بی وفایی و نامردیه.. همه داریم ازش میکشیم.. ایشالا بتونی تصمیم درست بگیری

فرزاد : سلام
هی... شنیدم داستانشو...
:.
شاید تونستم...

دختری با ذهن مغشوش شنبه 23 مرداد 1389 ساعت 12:11 http://begoo-hi.blogfa.com

من فکر میکنم تو وجود همه ی ما (حداقل ما بدشانسا !)یه دلقک هست که میخواد همه رو بخندونه و هیچکی حوصله شو نداره ..

اما تو بپا جای دلقکت خودتو نکشی

فرزاد : سلام
هنوز نمیدونم کدوم باید بمیره و کدوم باید زنده باشه...

mina شنبه 23 مرداد 1389 ساعت 13:16 http://www.shabnamehayeinchandrooz.blogsky.com

ببین کشتن خودت سخت تره یا دلقک درونت ! کدوم دردش کمتره گاهی وقتا اگه دلقکو بکشی دیگه بهانه ای واسه درک نکردنت نداری این بدتره الان حداقل میگی دلقکم که اینا نمیفهمن بعدش اگه نفهمیدنت دیگه دلقکم نبودی باید باور کنی تنهاییی! دیگه نمیتونی خودتو واسه چند لحظه هم که هست گول بزنی!
راستی فرزاد چن ساله که 20 ساله موندی ؟

فرزاد : سلام
همین الانش هم باور دارم که تنهام...

من سالهاست که در همان غروب اولین طلوع خورشید 18 سالگی ام مانده ام... همون غروبی که وقتی همگان فراموش کردند هبوطم را، فهمیدم که چقدر تنهایم...

[ بدون نام ] شنبه 23 مرداد 1389 ساعت 13:49

ما ادما هممون خودخواهیم...

فرزاد : سلام
متاسفانه...

علیرضا شنبه 23 مرداد 1389 ساعت 14:00

خوب بیا شمال یکم هوا بخور پسر خوب... هرچند اینجام الان گرمه و عرقم میکنی...
کلا جموجور کنین برین شیراز...

فرزاد : سلام
فعلن که ماه رمضونه و باس روزه بگیریم... یه هفته بعد از ماه رمضون هم میرم شیراز...

نگین شنبه 23 مرداد 1389 ساعت 14:06 http://www.inky.blogsky.com

راست میگه ها.چقد خوب می شه بیاین شمال یه کم هوا بخورین!

فرزاد : سلام
بیایم شمال هم پیش تو نمیایم!

امین شنبه 23 مرداد 1389 ساعت 14:10 http://doreakhar.blogfa.com

سلام
خیلی خوب بود رفتم تو فکر !
اونم من!
یاد چه چیزای انداختی منو خدا لعنت نکنه!
نیازی به خودکشی یکی از این دو نیست
هر جا یکیشون لازمه
اما واسه همیشه یکیشون لازم نیست!
حرف فلسفی بود زیاد تو نخش نرو!
موافقی باهام؟

فرزاد : سلام
موافقم!

امین شنبه 23 مرداد 1389 ساعت 14:13 http://doreakhar.blogfa.com

دیگه که میتونی بیای وبلاگم تو شهر خودمونی
میدونم مالی نیس اما بیا دلمونو خوش کن

فرزاد : سلام
چشم. خدمت میرسم.

negar شنبه 23 مرداد 1389 ساعت 15:58

منم خیلی وقته دارم اینطوری زندگی میکنم ولی حالا که فکر میکنم میبینم زیاد بدم نیست چون یادم میره هر چی که ناراحتم میکنه.یواش یواش تبدیل به عادت میشه.دیگه کسی نمیگه تو چرا اینجوری هستی.ولی کسی نمیگن چرا شادی.اگر ناراحت باشیم هر کسی به قول خودش یه دلداری میده و میره یکی میگه عاقل باش یکی میگه بیخیال.منم خیلی وقته بیخیال شدم ولی همرو مثل خاطره تو قلبم میذارم و فقط وقتی تنهام بهش سر میزنم

وای نفسم بند اومد چقدر حرف زدم.بگذریم بخند این دو روز دنیا ارزش نداره ناراحت باشیم

فرزاد : سلام
برعکس. آدمی که دلقک باشه وقتی بین مردمه میخنده و توی تنهایی خودش غم داره! توی تنهاییت که کسی نیست که بخواد بهت بگه چرا اینطوری هستی!
:.
اگه غیر از اینه و کسی ازت میپرسه چته دلقک نیستی... یه آدم معمولی هستی.

لوت شنبه 23 مرداد 1389 ساعت 16:01 http://lot.blogsky.com

این شعر هم شده توصیف تمام این روزهای ما:
خنده ی تلخ من از گریه غم انگیز تر است
کارم از گریه گذشته که به آن می خندم.


فرزاد : سلام
بله...

negar شنبه 23 مرداد 1389 ساعت 16:03

اصلا همتون بیاید شیراز خودم همه جا میبرمتون خوش باشیم با هم
والا

فرزاد : سلام
والا ما موقعی که شیراز هم هستیم اوضاع زیاد تغییری نمیکنه...

لوت شنبه 23 مرداد 1389 ساعت 16:04 http://lot.blogsky.com

تازه اومدم بلاگ اسکای
اما از اون کافه چهل چراغ قبلی میخوندمت.
عاشق این ترانه داریوشم.

خواستی بهم سر بزنی
یادت باشه
شبهای شعر خوانی من بی فروغ نیست
اما تو با چراغ بیا تا ببینی ام.

فرزاد : سلام
کافه چلچراغ قبلی کدومه؟ من تنها وبلاگم که اسمش 40چراغ بود همینه!!

ساناز شنبه 23 مرداد 1389 ساعت 16:06

به قول بی حیا !!
کام آن!!
چه اپیدمی شده آقا فرزاد این قضیه...خیلیا دچارشن...خودمم یکیشم ... نمیدونم تا کی به خاطر دیگران باید لبخند تصنعی بزنم .. هیییی روزگار

فرزاد : سلام
درمونش چی میشه پس؟

لوت شنبه 23 مرداد 1389 ساعت 16:06 http://lot.blogsky.com

نمی تونم صبر کنم بیای و اجازه بدی
بی اجازه لینکت می کنم
اگه هم ناراضی هستی بیا
اومدی یه جوری با هم کنار میایم.

فرزاد : سلام
ممنون. خدمت میرسم...

ف@طمه شنبه 23 مرداد 1389 ساعت 17:14 http://zarafekocholo.blogfa.com/

آره واسه همه سنگ صبور باشی تو دلتنگیاشونو غماشون تو تنهایی خودت هیشکی نباظه ...

فرزاد : سلام
و چه آزار دهنده است...

من شنبه 23 مرداد 1389 ساعت 17:14 http://mymadhouse.blogsky.com

تو چرا دپ زدی یهو؟
خوب بودی که

فرزاد : سلام
خوب بودم. آدمیه... یهو دپرس میشه...

بهاره شنبه 23 مرداد 1389 ساعت 18:08 http://www.pashe-koori.blogsky.com

کم حرف از ناامیدی بزن.تو تازه دوران چل چلیته.

فرزاد : سلام
توهم عکس گذاشتی؟

مونا شنبه 23 مرداد 1389 ساعت 18:10 http://raghse-mah.blogfa.com

یعنی من چه شلکیم؟؟؟؟؟!

فرزاد : سلام
یعنی چی شکلی هستی؟

هاله شنبه 23 مرداد 1389 ساعت 19:16 http://holy-room.blogsky.com

اون چی بود میخوردی یه مدت ؟! گل ِ سرخ ؟! مثل ِ اینکه از اونا تموم کردی :دی !!

و اما جدی ! هیچ وقت فراموش نکن که " دیگران " همیشه خودخواه تر از اونین که به فکر ِ " دیگران " باشن ! هیچ وقت !!

فرزاد : سلام
اون برای افسردگی خفیف بود! برای بریدن و خسته شدن از زندگی نبود...

دختری با ذهن مغشوش شنبه 23 مرداد 1389 ساعت 19:56 http://begoo-hi.blogfa.com

خب خدایی این دوتا هردوش جزئی از تو هس..
کشتن یکی از اون دوتا خیلی سخت یا شایدم محال باشه ..
فقط باید یکی شو کمرنگ کنی..دلقک رو
دلقکو باید کمرنگش کنی..
خودت باید پرنگ تر باشی..میدونی اکثر آدما
حوصله ی دلقکارو ندارن و حتی خودشونم بعدا میفهمن که حوصله خودشونو ندارن..
من خودم هروقت میبینم دلقک شدم حالم از خودم بهم میخوره و میخوام باز خودم بشم..حالا اگه بیام
خودمو بکشمو وکلا دلقک باشم....

فرزاد : سلام
اینم حرفیه... کم رنگ کردنش رو به ذهنم نرسیده بود... گاهی میشه نه سیاه بود نه سفید... خاکستری هم بد نیست...

لیدی ماک شنبه 23 مرداد 1389 ساعت 21:31 http://ladymuck.blogfa.com

سسللام . خوبین ؟ اومدم حالتونو بپرسم. اخه وقتی که خوبید احتیاج به پرسیدن نیست. اما وقتی که ......باید حالتونو پرسید

فرزاد : سلام
خوب یا بد بودن مهم نیست. یعنی مهم بودن آدم هاست. من هستم...

غزل شنبه 23 مرداد 1389 ساعت 22:27 http://www.calm.blogsky.com

جییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییغ...
سلام علیکم...تو این گرما این جا یه بستنی پیدا نمیشه؟...یه ۳ اسکوپ بستنی شکلاتی واسه خودم با یک اسکوپ هم با طعم شاتوت واسه گل پسرم...ببین گشنشه: لطفا!!!...آقای کافه چی لطفا زود ما عجله داریم....راستی پولم ندارم...حالا بذار پای حساب بعدا آقامون میاد حساب میکنه!!!!!!!!!!!

فرزاد : سلام
بنویسم به پای آقاتون؟! هه... کدوم بدبخت بیچاره ای خر شد و اومده گرفتت؟! ها؟ کور و کچله؟

غزل شنبه 23 مرداد 1389 ساعت 22:42 http://www.calm.blogsky.com

وااااااااااااا؟...کور و کچل چیه...یه ذره مغزش ۶ و ۸ میزنه ولی اجازه توهین نمیدماااااااااااا!...حالا عکسمو ببین خوکشله؟...تازه آقامون جزو ارازل و اوباش هم هست...یه ماجراهایی داره...شاید بعدا تعریف کردم...

فرزاد : سلام
خدا برات حفظش کنه!

غزل شنبه 23 مرداد 1389 ساعت 22:44 http://www.calm.blogsky.com

جات خالی تا الان تو خونمون بزن و بکوب بود...البت من اونجا عینه biiiiiiiiiiiiiiiiiib داشتم میزدم...میرقصیدم...میخوردم...تازه میخواستم یه چیزی بیاشامم که دیگه........ووییییی!..آقامون گفت بده...!!!

فرزاد : سلام
اوه اوه... یکی بگیره اینو...

مریم پاییزی شنبه 23 مرداد 1389 ساعت 22:45 http://man0o-del.blogfa.com

چی شد؟ زنده ای؟ از دیشب تا الان همه ش نگرانت بودم

فرزاد : سلام
چاکریم... زنده ام بابا! هستم...

غزل شنبه 23 مرداد 1389 ساعت 22:49 http://www.calm.blogsky.com


چرا به آقامون توهین کردی؟؟؟؟...بگم بیاد با نوچه هاش شیشه میشه کافه اتو بریزه پایین؟...هان؟..هان؟ هان؟...

فرزاد : سلام
از مادر نزاده کسی چشم بد به کافه ام داشته باشه...

مریم پاییزی شنبه 23 مرداد 1389 ساعت 23:34 http://man0o-del.blogfa.com

۱
۲
۳
امتحان می کنیم

فرزاد : سلام
۳
۲
۱

مریم پاییزی شنبه 23 مرداد 1389 ساعت 23:35 http://man0o-del.blogfa.com


منم عسک دار شدم

فرزاد : سلام
مبارکه! چیزی پیدا نیست که!! چی چیه؟!

اقیانوس آرام شنبه 23 مرداد 1389 ساعت 23:35 http://pacific-ocean.persianblog.ir/

دشمنت شرمنده داداشی
من حالتو درک می کنم
:.
گریه هم اصلاً چیز بدی نیست
مخصوصاً تو خلوت خودت

فرزاد : سلام
ممنونم آبجی...

بی حیا شنبه 23 مرداد 1389 ساعت 23:40 http://bi-haya.persianblog.ir/

من خودخواه تر از این حرف هام !!!
یعنی به آن شدت که بقیه درک کردند درک نمی کنم پستت را!!
!!

فرزاد : سلام
اینم از همون دلایل مرفه بی درد بودنته...

بی حیا شنبه 23 مرداد 1389 ساعت 23:42

هییی!!
جوون ججوووون آواتار!!
هییییییییییی ولی اگر من آواتار خودم را بگذارم همه عاشقم میشوند و پیشنهاد پشت پیشنهاد کی حوصله اش را دارد بابا !! :دی :سوت

فرزاد : سلام
نه تورا خدا... بذار این آواتارت رو... من ندید کشته مرده اش شدم!

غزل یکشنبه 24 مرداد 1389 ساعت 00:47 http://www.calm.blogsky.com

حالا که مادر شوهرم...شوهرمو زاییده...اونم نظره بد داره!!! بذار عکس آقامونو نشونت بدم:
خوب خانوادمون جور شد:
غزل:
آقای غزل:
پسر غزل:
چه خانواده خوشبختی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

فرزاد : سلام
هه... خونواده ی درپیتی هستین!

غزل یکشنبه 24 مرداد 1389 ساعت 00:49

اون چشم پسرم که درشت شده به من رفته...اونی که زشته به باباش رفته!!!!

فرزاد : سلام
بازم خدارو شکر در همین حد بهت رفته! بیشتر از این اگه میرفت اوضاع فجیع میشد!

مـــــاه تیســــا یکشنبه 24 مرداد 1389 ساعت 00:49 http://www.mah-tisa.blogfa.com

خیلی هم دلت بخوات که با من دوست بشی گارسون باشی

بعدشم که خواستم ببینم عکسم میات یا نه .. اخه کلی تلاش کردم و که عکسه بره لامصب نمیرفت .. این کامنت فخط برای دیدن عکس خودمه و ارزش دیگری همی ندارد

فرزاد : سلام
خب بر فرض که دلمم بخواد! مثلن چطو میشه؟!

مـــــاه تیســــا یکشنبه 24 مرداد 1389 ساعت 00:50 http://www.mah-tisa.blogfa.com

ولی نشون نمیدههههههههههههه

فرزاد : سلام
ایمیلت رو وارد کن!

مـــــاه تیســــا یکشنبه 24 مرداد 1389 ساعت 01:04 http://www.mah-tisa.blogfa.com

ولی الان نشون میدههههههههههه

فرزاد : سلام
عسکتو بردار! الان همون چندتایی که خاطرخواهت بودن وحشت میکنن و در میرن!!

مریم پاییزی یکشنبه 24 مرداد 1389 ساعت 01:45 http://man0o-del.blogfa.com

بیشتر از این پیدا باشه آخه ماه تیسا میره خودکشی می کنه
تازه تو رو نجات دادیما

فرزاد : سلام
هه! من دیگه خودکشی نمیکنم!

مـــــاه تیســــا یکشنبه 24 مرداد 1389 ساعت 01:53 http://www.mah-tisa.blogfa.com

خدا رو شکر هیش کی خاطر خواه من نیست

بوخودا متوجه حرف مریم پاییزی عزیز نشدم همی ... توضیح بیشتر لفطا

فرزاد : سلام
هه! یکی تو خاطرخواه نداری یکی آنجلینا جولی!

negar یکشنبه 24 مرداد 1389 ساعت 02:17

اخه ادمای دور و بر من زیاد تنهام نمیذارن اکثرا اطرافم شلوغه... ولی شما بیا اون با من

والا

غزل یکشنبه 24 مرداد 1389 ساعت 02:28 http://www.calm.blogsky.com

به چه امیدی دلم دور دست های نا معلوم را میخواند...فکر کنم آخرین آپ بلاگ اسکاییم رو کردم...این روزای آخر شاید یه کم به بلاگفا احتیاج داشته باشم...

بی حیا یکشنبه 24 مرداد 1389 ساعت 02:37

بین این دلیلی برای آن نیست !! مرفه بیدرد بودنم دلیلی برای آن است !!
میفهمی چی میگم؟؟:دی

negar یکشنبه 24 مرداد 1389 ساعت 03:27

من برای آنها که دوستم دارند،زندگی میکنم.

آنها که مرا همانگونه که هستم می شناسند.
برای حل مسائلی که حل نشده باقی مانده اند.
برای جبران اشتباهاتی که حل نشده باقی مانده اند.
برای جبران اشتباهاتی که مرتکب شده ام.
برای آینده ای که در دور دستهاست.
و
.
.
.
برای تمام خوبیها و بدیهایی که می توانم انجام دهم.

الی یکشنبه 24 مرداد 1389 ساعت 09:23 http://elinaz23.blogfa.com

میشه به بی حیا بگی که وبش باز نمیشه..!!!!!

فرزاد : سلام
بی حیا وبت باز نمیشه!

لیدی ماک یکشنبه 24 مرداد 1389 ساعت 11:28 http://ladymuck.blogfa.com

آقای کافه چی چرا أپ نمی کنین ؟
مردیم از بس اومدیم بستنی و نسکافه اینجا خوردیم

فرزاد : سلام
بده مفتی میخوری؟!

پرسه زن یکشنبه 24 مرداد 1389 ساعت 13:59 http://www.az-marg.blogfa.com

امان از این نقاب...
امروز سه تا وب رفتم که پستشون راجع به نقاب هاشون بود...منم نقاب داشتم.تا همین دیروز...یه سیلی خوردم و نقابم کنده شد...کنده شد و افتاد یه جایی که دستم بهش نرسه...هر چی غم و اشک دارم باید بریزم دور تا بتونم چهره ی واقعی خودم رو بسازم!

فرزاد : سلام
من که میخوام بکنم بندازم دور...

دودو یکشنبه 24 مرداد 1389 ساعت 14:21 http://doudou.blogsky.com

بابا نت من دوسه روز قطع بود هنوز اپ نکردی؟؟؟

فکر کدم الان میام با خیلی عظیم اپات روبرو میشم...

این قضیه اواتار چیه؟؟

فرزاد : سلام
آپ کردم. توی نظرات توضیح داده در موردش!

فاخته یکشنبه 24 مرداد 1389 ساعت 14:40 http://3881467hk.blogfa.com/

دلقک را بکش

فرزاد : سلام
چشم!

حوری یکشنبه 24 مرداد 1389 ساعت 14:54 http://afkarepichdarpich.persianblog.ir

اگه راه چاره اش رو می دونستیم که این حال و روزمون نبود
اطرافیان عادت کردن مارو همیشه شاد ببینن و اصلا خوش ندارن ببینن که ما یه گوشه کز کردیم و زانوی غم بغل گرفتیم
به کمونم تا آخر عمرمون باید همین ریختی بمونیم و تظاهر به شاد بودن کنیم

فرزاد : سلام
من سعی میکنم خودمو تغییر بدم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد