کــــ افــــ ه ۴۰چــ ــراغــ ــ

اینجا چراغی روشنه...

کــــ افــــ ه ۴۰چــ ــراغــ ــ

اینجا چراغی روشنه...

آدمــهــا چند دسته ان!

درود
آدمها دو دسته اند...
دسته اول اونایی که تا تنها نشن به یادت نمی افتن... یعنی فقط مواقع تنهاییشون و وقتایی که میبینن کسی دور و برشون نیست به یاد آدم می افتن!
دسته ی دوم کسانی هستن که همیشه به یادتن... یعنی حتی وقتهایی که با بقیه هستن و شادن به یادت می افتن و دوست دارن تو شادیشون شریکت کنن...
:.
دسته ی دومی ها کمتر پیدا میشن اما مورد علاقه ی منن!


۰۰:۱۴ نوشت:

یه دسته دیگه هم هست که اینقدر ازشون متنفرم توی دسته بندی من یکی جا ندارن! آدمهایی که نه دلتنگ میشن نه به یادتن. فقط وقتی کارشون گیر باشه و به کمک احتیاج داشته باشن یهو بدجور عجیب خاطرخواهت میشن!!!


پ.ن:

1/ بعضی ها هم خوب بلدن آدمو خر کنن! مثلن وقتی بهش میگی: هااااا، بی معرفت شدی و یادی از ما نمیکنی! میگه: یعنی باید چیکار میکردم؟ میگم: خب هر از گاهی یه میس کال مینداختی رو گوشیم تا بفهمم به یادمی!! میگه: احتیاجی به این کارها نیست. من بیادتم!
آره ارواح عمه ات!! تو که از یه تک زنگ زدن ساده در میری و از اون طرف مشغول خوشی با بقیه هستی معلومه چقد به یادمی!! بعضی آدمها هم اینطوری ان!
2/ یه وقتهایی منتظری یکی یادت کنه. دقت کن! یکی! نه هرکی!! اما نمیکنه. خوب معلومه اینقدر حالش خوب هست و مشغولیات فکری دیگه داره که تو از یادش رفتی! اما هیچوقت به این آدمها نباید گفت چرا به یادم نیستی! چون اونوقته که منت بذارن گردنت و بگن مثلن هفته ی پیش که تلفنی باهم صحبت کردیم! گاهی هر چقدر هم بهشون حالی کنی که من همیشه به یادتم و تو هم گاهی، یادی، نگاهی، آهی، تکی، پیامی، کوفتی، زهر ماری، چیزی بفرست دلمون پوسید ... حالیشون نمیشه!

3/ آقا یکی این میکروفون رو از من بگیره... رفتم بالای منبر همینطوری واسه خودم چرت و پرت میگم و میرم...

4/ خب آدم خسته میشه... همیشه هی پشت سر هم از این و اون یاد کنی اما وقتی یهو دلت هوای اینو میکنه که یکی یه کاری کنه که بفهمی یکی هست که به یادت باشه کسی پیدا نمیشه! خب خداییش آدم خسته نمیشه از تنهایی؟... از زندگی؟...


۰۲:۰۶ نوشت:

همیشه نظر برتر هر مطلب رو توی مطلب بعد مینوشتم. اما اینبار نظر یکی از دوستان بدجور به دلم نشست. همین جا مینویسمش و به جای یه فنجون نسکافه ی سرد شده اسمشو میذارم یه فنجون نسکافه ی داغ!!


شنبه نوشت:

خدا را شکر که حالش خوبه. تا امروز دودل بودم که نکنه حالش خوب نیست و خدای نکرده مشکلی واسش پیش اومده اما... نه... احوالاتش بهتر از منه! بازم خدارو شکر که سالمه... به قول یکی از دوستان... چه پر توقع شده بودم من. و البته حسود! بذار خوش باشه... حالا یادی هم از ما نکرد٬ نکرد...





یه فنجون نسکافه ی داغ:

من:از موضع بالا به آدما نگاه کن
به درک که یادت نمیکنن. به جهنم که یادت نمیکنن. اصن تو مگه حسودی که زورت میاد طرف روز و روزگارش اینقد خوشه که یادت نمیکنه؟
ولشون کن بابا. اونی که باهاش باشه، هس
اونیم که نیس، یعنی از اولشم اشتباه بوده بودنش

نظرات 58 + ارسال نظر
بی حیا دوشنبه 21 تیر 1389 ساعت 02:22 http://bi-haya.persianblog.ir/

در راستای یکشنبه نوشتت باید عارض شوم خدمتتان که من خودم در شرایط سخت فقط مینویسممم که داشته باشم تمام خاطراتشان را !! بعد از نوشتن هم یکجورهایی انگار خالی می شوم! بعدش هم زیاد محل نمیدهم ! یعنی اصلا و ابدا به عمق قضیه نگاه نمی کنم!!!


الان احساس این آدم های موفق پشت میز نشسته را دارم!!! :دی

بهاره دوشنبه 21 تیر 1389 ساعت 09:15 http://www.pashe-koori.blogsky.com

سلام فرزاد جون..منم داستان نویس ماهری نیستم.میشه از همین داستانهای پیش پا افتاده خیلی چیزا یاد گرفت.وبلاگ جدید زدم.

نفسم! دوشنبه 21 تیر 1389 ساعت 13:20 http://khatkatik.blogfa.com

از خونه ی همساده آدرستو پیدا کردم!
داستان قبلیت که جالب بود ببینیم این چطوره! میدونم که ارزش خوندن داره.

Smile To Me دوشنبه 21 تیر 1389 ساعت 15:13 http://www.xyz.blogsky.com

سلام سلام

کلی گشتم تا نظرات رو پیدا کردم!

میشه از داستان انتقاد کرد!؟

من منتقد خوبیم! یه سر به آدرس زیر بذار اونم داستان می نویسه، فک کنم برا دوتایی تون خوب باشه!

http://sib1387.blogfa.com/

. بـــانــ و تمشـــ کی . دوشنبه 21 تیر 1389 ساعت 17:14 http://tameshki.com

چی شده ؟
خوب بنویس ! اروم میشی !!
ناراحت شدم !!

علیرضا سه‌شنبه 22 تیر 1389 ساعت 15:10 http://alooooo65.blogfa.com

انگاری از دست یکی شاکی بودی که اینو نوشتی

یاد اون دوستم افتادم که بعد از 6 ماه زنگ زده، کت شلوارم رو میخواست!! اصلا یادش رفته بود که من از کت شلوار بدم میاد!! ولی طفلی قبل از اینکه خواستش رو بگه مجبور شد کلی احوال جد و آبادم رو بپرسه!! شارژ گوشیش تموم شد احیانا!!!

فرنوش یکشنبه 11 مهر 1400 ساعت 10:32

بعضی ها هم فقط بدبختی ها و مشکلاتشونو هوار میکنن رو آدم و هر دم عکس میفرستن؛ ولی موقع خوشی هاشون خبری ازشون نیست و دریغ از یه عکس!!!!

رام برسیمت جمعه 23 دی 1401 ساعت 20:13

ادمهاازسه دسته بیشترن یدسته دنبال منافعشونن واصلاشماروبعنوان کالاوکارگرمیدونن وفکرمیکنن وظیفه طرف هست براشون کارانجام بدی وبعدازاتمام کارواینکه خرشون غزپل بگزره فراموشت میکنن دسته دوم هم خودتومیخوان هم پولتو درواقع توقعشون بیشتره اینارواصلانبایدبری سمتشون چون عصبیت میکنن وکاری میکنن که ازخودت هم بدت بیات دسته سوم هم ادمهایی هستن که همیشه بیادت هستن وواقعادوست دارن ولی تازمانی که بشون خوبی کنی وببیننت بعدازمدتی ندیدنت سردمیشن ولی دلیل سردشدنشون خودماهستیم چون مشکل درون خودماست ماکسانی که واقعادوستمون دارنوبشون بی توجهیم مثل خانواده پدرمادروزن وبچه یادختی یاپسری که عاشقمون هستن درکل ادمهاموجودات عجیبی هستن چون نمیدونن خلائ درونیشونوباچی پرکنن یکی پول یکی دوست یکی ورزش یکی بازی وفیلم یک جنس مخالف ولی اصلی کاری روپیدانمیکنن اصلی کاریه خداوندهست که بایدشکرگذارش باشیم همیشه بعدشهم خودمونوبایدبشناسیم که بتونیم خداروبشناسیم واحساساتمونوبشناسیم بهرحال بایدبرادوست ودشمن دعای سلامتی کردودنبال مال وطمع دنیوی نباشیم اینقدرکه محتاج ادمی بشیم ببخشیداگه زیادحرف زدمram.feizi.sobi

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد