درود
بستگی به این داره که یه پیس بزنی دوتا پیس، سه تا یا بیشتر. بستگی به این داره که کجا بزنی. اون وقت فاصله تنظیم میشه. اگه یکی دوتا سهتا پیس بزنی مییان جلوتر که بتونن استنشاقت کنن. اگه چهارتا پنج تا و بیشتر بزنی، دیگه زحمت نداره، وایستادن دور و خودش مییاد و میپیچه تو سرشون و میمونه زیر دماغشون، لازم نیست تکونی به خودشون بدن. یه آدمایی مییان و رد میشن و تا چندوقت بوی عطرشون میمونه. یه آدمایی مییان و رد میشن و هیچی جا نمیذارن. گموگور میشن و پیداشون نمیکنی. حواست میره به آدمی که عطرش کل تاکسی رو گرفته، از آدمی که بیبو نشسته داره از پنجره بیرون رو نگاه میکنه غافل میشی، از عطر نابی که زده ولی باید اینقدر نفست رو پر و خالی کنی که بوش بپیچه تو سرت. بستگی به این داره که دوست داری زیبایی خودش بیاد و بخوره تو صورتت یا حفاری کنی و پیداش کنی. ماجراجویی به همین چیزاس دیگه...
پ.ن:
1/ باید بهتون بگم کافه ی جدیدمو لینک کنید یا خودتون متوجه میشید؟؟!! :دی
سلام کنم؟
ماجراجویی....
ها؟
من فعلا خالیم
دلم می خواست مخمو بپاشم یه جایی ازینجا سر درآوردم
ترکیدم از ماجراجویی بابا
راستی اون بحرانه رو خوندم...اوووم..هیچی ولش کن
البته تو که نیستی خودم باید ول کنم
من چرا از کلمه کافه خوشم میاد؟
هیچی دیگه
برم
راستی اگه خواستم لینک کنم بهت نمیگم.نمی دونم چرا
هنگ بودم هنگ تر شدم
توصیه میکنم هر روزی٬ روزی ۳ بار تشریف بیار اینجا!! قطعن مشکلاتتون رفع میشه!
آها راستی...
رفتم وبلاگ قبلیت سر زدم
نکنه تو هم اینجایی!
اون دمای 50 درجه واینا که حاکی از این بود
اهواز جهنم منه
دقیقن... منتهی یه ذره پایین تر از اهواز... سمت جنوب شرقی... گوشه ی خوزستان!!!
سیلام!
آقا من کوجا فعالم؟!
از من تنبل تر زاده نشده !!
حالا تو چطور دوس داری؟!
2 پیس یا 4 پیس!
من 2 پیس!
۳ پیس!!
امان از این عطرها که واسه آدم یه عالمه خاطره میشند.
امان... امان...
سلام داداشی...
خونه نو مبارک... ببخشید دست خالی اومدیم پیشتون....
زیبایی که خودش بیاد بخوره تو صورتت هیچ وقت قابل قیاس با چیزی که حفاری می کنی نیست...
ماجراجویی تو وجود یه زیبایی انقدر هیجان انگیزه که هیچ وقت ازش خسته نمی شیو هیچ چیزش برات تکراری نمی شه... به شرطی که اون واقعا مال خودت باشه... خود خودت....
سلام
ممنون عزیزم...
خوشم میاد متوجه میشی چی میگم...
didi omadam
rasti idito nadaia
manam link kon
سرزمین مهتاب
آی کیو... بهت ایمیل زدم... یعنی آی دیمو داری. لینکت هم کردم. با دقت نگاه کن!!
سلام

وبلاگ جالبی داری. به منم سر بزن
چه مطلب قشنگی نوشته بودی. وبلاگ منم بیا. منو لینک کن
خوبی داداشم؟
وبلاگ نو مبارک.
دلم واسه کافه قبلی تنگ میشه. واسه اون میز دونفره و فضای تاریک کافه و صحبتهای چیک تو چیک.
سلام
مرسی
اونجا فضاش تاریک بود... اینجا چراغی روشنه...
من سه پیس میزنم

سهیل یه کم بیشتر میزنه. واسه بو کشیدن لازم نیست نزدیکش بشی. وقتی رفت همین جوری وایمیستم و چند بار نفس عمیق می کشم
اصولا هم دوست دارم آدم ها همین جوری بوی عطر بدن. اهل تفحس و اینا نیستم
خب هرکی یه مدلشه... منم زیاد پیس نمیزنم.... ۲ تا ۳تا
تو همون فرزاد خودمونی؟!
من فک کردم اینجا تقلید کرده یکی از تو و داره مینویسه!میخواستم بیام اینجا رو رو سر صاحابش خراب کنم و بگم مث فرزاد ننویس!:|
کسی جرات نداره از من تقلید کنه... ممنون عزیز جان
من سبک خودمو دارم... منتهی ارزش تقلید نداره...
سلام دوواش گلم!
ای بابا پس چرا اینطوری شد!
تو پست بعدی آدرستو بزارم که بچه ها بیان!؟
جون دوتایی خیلی ناراحت شدم! غصه نخور یه وبلاگ نو
آدمای نو...مطالب نو...از اول شروع میکنیم!
سلام عزیزم... خوش اومدی داش مهدی
اگه این کارو بکنی که ممنون میشم...
بی خیال... درست میشه همه چی...
زیادی نمی زنم ، یکی دوتا پیس بسه
چون ممکنه یه نفر خوشش نیاد و به خاطرش ازم دور بشه
کی می دونه شاید اون یه نفر برام مهترین باشه
حیف نیست؟
مگه طرف مقابلت بخاطر پیس دوستت داره؟؟
اما من اعتقاد دارم که پیس بیشتر = جذب بیشتر
سلام علیک یا فرزاد !
!
اولا ممنون که منو قابل دونستی و آدرستو بهم دادی ... دوما ُ خونه ی نو .. نه ! بهتره بگم کافه ی نوت مبارک ! امیدوارم اینجا هم مثل اون کافه ی سابقت پر رونق باشه و هنوز هم قهوه هاش همون مزه ی شیرین ِ گذشته رو بدن که مطمئنا همینطور هم میشه !
موفق باشی
من ممنونم که تشریف آوردی...
متشکرم... نظر لطفته...
بذار یه قهوه واست درست کنم امتحانش کن ببین مزه اش چطوره...
یادم رفت بگم .. تغییر و خونه تکونی خیلی خوبه .. کاش منم جرئتشو داشتم میرفتم یه جای دیگه می نوشتم !!
کاری نداره... فقط اراده کن...
ینی باید لینکت کنم باز؟
یعنی میخوای نکنی؟؟
عادتم شده کمتر از 8 تا پیس نزنم و ترک عادت موجب مرض است و سال هاست بدجور معتاده وسیله ی این عادتم !!
همیشه 8 پیس؟؟ فرقی نداره کجا میخوای بری و پیش کی؟؟
ینی جزو جاست فرندام کنمت
هه هه هه !!
نیستی زیاد ! بچم با ما به ازین باش که . . . . بقیشو خودت تونستی کشف کن !
چشم !!
+ ولی اونجا رو دوست داشتم !
یعنی نیستم؟؟!!
خب پستت مناسبه مرفهان بی درد بودو بس!!
اقشار ما پیس پیس در کارشان نیست! برای ما فیشششششششششششش است!
چون ما پولمان به اسپری میرسد و فقط همین برایمان می صرفد! هومم!!
دختر به خدا منم از این مرفهان بی درد بدم میاد... منتهی دیگه این اندازه که تو مینالی نمینالم!!
بی اجازه ات آینده تو پیش بینی کردم
! دعوتی !
میام.
همیشه منو فراموش میکنی و آخرین کسی که بهت می رسه ؛ من باید باشم!
آه... چه روزگاری ..!
نگین جان من بهت با مسنجر خبر دادم... متوجه نشدی!!!
البته ما که سیگاری هستیم دو پیس و سه پیس و اینا جواب نمیده!! :دی
وبلاگ جدیدم آماده س!! در سیستم وزین بلاگفا!!
ما که باید با عطر دوش بگیریم... از پیس میس گذشته!!!
تو از اینایی ای که آدم باید کلی انرژی واست بذاره ها
متاسفانه کسی پیدا نشده بتونه خوب انرژی بذاره! هستند کسانی منتهی توانایی حرکت پا به پا با من رو ندارن!
کاش بلاگ اسکای آدما رم تگ میکرد
ذهنی تگ کن!!
سلام.اقا ارزوی موفقیت رو توی این کافه براتون دارم.
متشکرم جناب... بازم منتظر دیدنتون در اینجا هستم.... سعادت بدید...
خب این بستگی به آدمش داره

بعضیا انقدر سرد وشلن که تا تو سرشون نزنی و بوی عطرت نره تو دماغشون توجهشون جلب نمیشه
و بستگی به اون کسی داره که میخواد بزنه تو سرشون
چون همه از این استعدادا ندارن
بعضیا هم کلا ترجیح میدن کسی حواسش پرت عطرشونو خودشون نشه تا راحت به کار و زندگیشون برسن
که این یکی مثداق بارز خود منه
بعضیام که اصلا نیازی نیست کسی واسشون جلب توجه کنه چون مادر ذاتی توجهشون نسبت به اطرافشون جلبه
حالا چه عطر بزنی چه نزنی
خوشم اومد... خوب گرفتی مطلبو... دقیق هم شکافتیش...
تو درس تفسیرت رو چند میشدی؟؟
پیس پیسو ولش کن...
پیام نور چیه؟؟پیام گور...
ولی متن خیلی جالبی نوشتی...
عمیقه!
میدونم... رفقا هم میگن پیام گور...
نفسی میاد... نفسی میره... نفسی تو رو میبره...
یکی میاد... یکی میره... شاید یکی تو رو با خودش ببره...
زیبایی رو باید کشف کرد... اونی که بیاد و بخوره تو صورتت تبدیل میشه به یه تحمیل... اما اگه تو دل زشتی ها یه نقطه زیبا دیدی و اون لحظه فقط تو زیبایی اون نقطه رو با تمام وجودت احساس کردی اون زیباییه... همیشه رسیدن بعد از رفتن قشنگ میشه... آرزو میکنم هیچوقت دنبال لقمه آماده و زیبایی تو صورت خورده نباشی...
وسط یه کویر ... یه رویش کوچولو که تو اونو میبینی و لبخند میزنی...
بی مغز رو راه انداختی ها....جوووووون
منو کی باخودش میبره؟؟ آخه کی جنس بنجل و بیات میخره؟؟؟
:.
موافقم... منم دنبال کشف زیبایی بودم که وسط این هوااا زشتی... تورو پیدا کردم...
و این برام قشنگ بود خره...
:.
بی مغز رو راه انداختم یعنی چی؟؟؟
:.
جووووووووووووووووووووووووووووووووووون
بسیار و روان و زیبا مینویسی.
ممنون که به وبلاگ منم سر زدید.
شاد باشید.
نظر لطفته... ممنون از این که اومدی...
بی مغز رو راه انداختی یعنی برو پست جدیدم رو بخون
با این پستت حال کردم... خوب نوشتی...
خوندم و دلمو هم شکوندی...
پیس ...


تا حالا خیلی بش فک نکرده بودم
من که به بوهای شیرین و گرم حساسم و سر درد میگیرم
ولی خنکش واقعا" دلچسبه
منم با خنکش موافقم...
سلام ...
خوبه آدمای احساسی ای مثه تو هنوز مونده ... کاش بیشتر بودن...
لطف داری...
ما درس تفسیر نداشتیم
تفسیر قرآن؟ تفسیر نهج البلاغه؟ هیچی؟
بدبخت ما...
اوا خاک به سرم چرا خالی سند شد؟
واقعن چرا؟؟
منم همیشه بوی عطرم تو آسانسور میمونه.
دلت بسوزه.
besiyar jaleb bod
be vebe maham sar bzan