کــــ افــــ ه ۴۰چــ ــراغــ ــ

اینجا چراغی روشنه...

کــــ افــــ ه ۴۰چــ ــراغــ ــ

اینجا چراغی روشنه...

نابودی یک فرهنگ!!!

درود

هر دو نفری که به هم نزدیک می‌شوند،‌ یک فرهنگ تازه به وجود می‌آید. خیلی چیزها دونفره می‌شود. لحن حرف زدن، شوخی‌ها،‌تکه کلام‌ها. در هر دوستی راز شیرینی وجود دارد که عیان است اما پنهان شده در همین شوخی‌ها و تکه‌کلام‌ها. دو نفری می‌خندیم و دیگران بهت‌زده نگاهمان می‌کنند که چه می‌گوییم و به چه می‌خندیم. کلمه‌‌های تازه به وجود می‌آوریم و چشم‌هایمان با هم حرف می‌زنند. مثل هم ‌می‌شویم،‌ مثل هم پشت تلفن الو می‌گوییم و مثل هم با بقیه احوالپرسی می‌کنیم. وقتی دو نفر از هم جدا می‌شوند،‌ وقتی کسی می‌رود و دیگری را تنها می‌گذارد،‌ کلمه‌هایی هستند که نابود می‌شوند،‌ شوخی‌هایی که فراموش می‌شوند و دیگر نمی‌شود تنها یا با دیگران به آنها خندید. وقتی کسی،‌ دیگری را تنها می‌گذارد،‌ فرهنگی از بین می‌رود...





یه فنجون نسکافه ی سرد شده:

پرستو: راجع به مطلبی که نوشتی، به قول فریدون مشیری:
(دوستت دارم)) را
من دلاویز ترین شعر جهان یافته ام
این گل سرخ من است
دامن لب پر کن از این گل که دهی هدیه به خلق
که بری خانه دشمن
که نشانی بر دوست
راز خوشبختی هر کس به پراکندن اوست
در دل مردم عالم، بخدا
نور خواهد پاشید
روح خواهد بخشید
تو هم، ای خوب من! این نکته به تکرار بگو!
این دلاویز ترین شعر جهان را همه وقت،
نه به یکبار به ده بار، که صد بار بگو!
((دوستم داری))؟ را از من بسیار بپرس!
((دوستت دارم)) را با من بسیار بگو!

نظرات 22 + ارسال نظر
دختر ایرونی پنج‌شنبه 31 تیر 1389 ساعت 01:39

انگار بازم:
اوووووووووووووووووووووول

تبریک عرض میکنم... مشتری اول وقت کافه من شومایید... اول وقت؟! عجب چیزی گفتم :))

دختر ایرونی پنج‌شنبه 31 تیر 1389 ساعت 01:40

چیه؟
اول شدم دیگه
اون دوتا تبلیغ بود

تبلیغ؟ کو؟ تو اینجا تبلیغ میبینی؟ داری حاشیه درست میکنی واسه وبلاگم... اره... اره.... اررررررررره؟؟؟ آرررررررررره؟

دختر ایرونی پنج‌شنبه 31 تیر 1389 ساعت 01:44

وقتی نسبت به کسی حسی جریان داره
حتی جدایی هم نمیتونه خللی توش بوجود بیاره
چرا جدایی ها باید ناراحتمون کنن وقتی هیچ چی تو این دنیا پایدار نیست؟
حتی خود ما!!
مگه کسی که میاد تو زندگیمون و ما بهش وابسته میشیم از روز اول امضا داده که واسه همیشه میمونه؟
اگه یه روز خودش نبود جای ناراحت شدن خاطره هاشو دوست داشته باش

نگرفتی چی شد... خلل توی رابطه نیست... نابودی یه فرهنگه! خب عزیز من وقتی میگم یه شوخی هایی... یه رفتارهایی... یه چیزهایی بوده که الان نمیشه با بقیه بهش خندید به نوعی یعنی همون خاطرات دیگه!
خب منم چون خاطرات رو دوست دارم واسش دلسوزی کردم و میگم یه فرهنگ نابود میشه با جدایی

دختری با دامن حریر پنج‌شنبه 31 تیر 1389 ساعت 01:53

سلام.
وای چقدر اینجا خوشگله
از این به بعد حتما میام!
به منم سر بزنید!
اینجا مربوط به همون مجله ی ۴۰چراغه؟؟؟؟؟
خیلی دوست داشتنیه اینجا...
خیلی خوشم اومد!
میشه برای من یه قهوه تلخ بیارید؟!

سلام.... خوش اومدید!
نظر لطفتونه... مرسی
شما هم خواننده مجله ی 40چراغ هستی؟
:.
قهوه تلخ... چشم... بفرمایید بشینید تا آماده بشه!
:.
به شوما هم سر بزنم؟؟ میشه بفرمایید به کدوم آدرس؟ علم غیب که ندارم!

جوووونور پنج‌شنبه 31 تیر 1389 ساعت 02:25 http://joooonevar.blogsky.com

سلاملیکم سلاملیکم
کارگر کافه کردید ما را رفت پی کارش...بله؟
داریم برایتان ... خفن خفن...در حد المپیک...
داداش جان از این کتابتها نفرمایید که نافورم روی مخ ما می روید...
خودتان میدانید که از چه جهت میگویم...
این روزها به همان دلایلی که در عمارتمان گفته ایم و گویا شما نیز الطاف قرائتتان را از ما دریغ کرده اید من حیث المجموع از دل و دماغ و نا و رمق افتاده ایم...دلخوشیمان گشته همین عمارتهای وادی نت...شما دیگر روضه نخوانید که از بس این روزها برایمان از پیامدهای جدایی گفته اند پاک مخمان هنگیده.............
حال بروید و باز هم بگویید که ما مرفه بی دردیم...
دلتان خنک گردد بسان یخهای قطب که این روزها دل ما نیز در حد المپیک پر از درد است

جوووونور پنج‌شنبه 31 تیر 1389 ساعت 02:28

آدرس اون دامن حریر رو برو از توی شات باکست بردار داداشی...چرا آبرو ریزی میکنی آخه...خوبه خودش گفت اون اسم وبلاگشه فقط...چراباور کردی...دست و پات رو جمع کن
داداشی آدرسش رو توی شات باکس گذاشته

دودو پنج‌شنبه 31 تیر 1389 ساعت 07:48 http://www.doudou.blogfa.com

خیلی جالب بود......
چیز خاصی ندارم بگم.

مینو پنج‌شنبه 31 تیر 1389 ساعت 09:31 http://yousefabad.blogfa.com

دقیقا. آدم ها به شدت از هم تاثیر میگیرن. مخصوصا اگه اون سیستم دو نفره باشه و یه مدل های خاص حرف زدن و راه رفتن و حتی زندگی کردن بینشون جا میفته

باز خوبه شوما درک کردی!

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 31 تیر 1389 ساعت 13:14

خب یه چنین فرهنگایی ساخته میشن واسه خراب شدن...!
هیچوقت تضمینی واسه پایدرایشون نیست!
ولی نامردی میدونی چیه؟
اینکه وقتی یه رابطه تموم شد و فرهنگش نابود شد بیایو از اون فرهنگ واسه یه رابطه دیگه استفاده کنی....!

شوما اسمت چیه؟ تا من جوابتو بدم!

بی حیا پنج‌شنبه 31 تیر 1389 ساعت 13:43 http://bi-haya.persianblog.ir/

فرهنگ جدیدی باید ساخت در این جور مواقع!!

بی حیا پنج‌شنبه 31 تیر 1389 ساعت 13:46 http://bi-haya.persianblog.ir/

این شعر را که گذاشتی خواهرم زیاد میخواند یک زمانی!
وحشتناک هم رمانتیک می خواندش!
هـــــی هم میخواندش!

الان توانستی حس مرا به این شعر کاملا" درک کنی آیا؟؟:دی

زهرا پنج‌شنبه 31 تیر 1389 ساعت 14:17 http://malake70.blogsky.com

ولی کاش میشد این دو نفر از هم جدا نشن.

نگار پنج‌شنبه 31 تیر 1389 ساعت 15:15

فرزاد ٬ چند روزه مثِ قهوه های کافه ت بدجوری تلخ شدی

مونا پنج‌شنبه 31 تیر 1389 ساعت 17:27 http://raghse-mah.blogfa.com

من این چیزا حالیم نیست
پس کو قسمت ۴ سراااااااااب؟؟؟؟؟؟؟

شال گردن پنج‌شنبه 31 تیر 1389 ساعت 19:42 http://shalgardanism.blogfa.com

بله!! تایید میکنیم!! :دی

زبل خان پنج‌شنبه 31 تیر 1389 ساعت 22:00 http://zebelestan.wordpress.com/

چه عجب نظر دونی داشتی...وااای فریدون مشیری...

اقیانوس آرام جمعه 1 مرداد 1389 ساعت 00:42 http://pacific-ocean.persianblog.ir/

دقیقاً
دقیقاً
دقیقاً ...
اون شوخی ها، اون تکه کلام ها، اون خاطره ها دیگه با هیچکی، با هیچکی، با هیچکی تکرار نمیشه ...

هی روزگار... هی...

hossein جمعه 1 مرداد 1389 ساعت 10:47 http://www.akslar.com

سلام . مطالب وبلاگتون بسیار جالب بود . خوشحال میشم از سایت من هم دیدن کنین . در ضمن اگه براتون مشکلی نیست خیلی خوشحال میشم من رو با نام "عکس" لینک کنین

دختری با دامن حریر جمعه 1 مرداد 1389 ساعت 13:27 http://www.patty.blogsky.com

سلام! من قبلا هم آدرسمو گذاشتم!!!
بابت قهوه هم مرسی
بله! من خواننده ی مجله ی ۴۰ چراغم! اما جوابم رو نگرفتما

هیدرا یکشنبه 3 مرداد 1389 ساعت 01:38

بنده هیدرا بودم
مگه ip‌ نداشتین؟گفتم که اسممو فراموش کردم!
الان جوابمو بدین...!

شیدا پنج‌شنبه 1 مهر 1389 ساعت 02:37 http://asteraceae.blogfa.com/

سلام دوست گرامی . شادی بر دلت مستدام باد .من نویسنده وبلاگ خانه فیروزه ای هستم . فکر کنم تیرماه 89 شما به وبم چند بار اومدی وتقاضای لینگ داشتید ... اون زمان از نظرات قشنگت استفاده بردم .متاسفانه وبم هک شد ولی ادرستان را نگه داشته بودم ...خوشحالم هنوز مینویسید . تو دنیای مجازی نبودم ومدتیه برگشتم وهنوزم نوشته هات را ا دوست دارم وسر فرصت میام وپستهایی که نبودم میخوانم ونظر میدم . . با وب جدیدم بروزم . فراموشتان نکردم و امیدوارم مثل گذشته درهر پستم راهنما ونظر دهنده باشی .سرعت اینترنت کمه .... فقط خواستم عرض ادب کنم واطلاع ازاومدنم .... .با اجازه لینگ وب قشنگت را گذاشتم دوست داشتی لینگ ادرس تازه ام را بگذار .به امید دیدارت

منم دیگه... شنبه 2 دی 1391 ساعت 14:11

سلام وبلاگت محشره ..خیییییییییییییییییییییییییلی خوشم اومد ...لینک کردم
اونجایی بود که دست خط خودتو تصویرش رو زده بودی .این کارو ادامه بده..تشکر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد